محل لوگو

مظلومي به درازاي تاريخ و پهناي گيتي


این فایل در 25 صفحه قرار دارد که 5 صفحه آن را در اختیار شما می دهیم

مظلومي به درازاي تاريخ و پهناي گيتي

انساني در ميان دو ديوار بلندِ تحجّر و تمدن كاذب.

محبوسي در اعماق دو زندان: ندان جاهليت و زندان بردگي مدرن

اسير دو كمند: كمند اوهام و خرافات و كمند تعمت و افتراءآت.

مقهور دو فرهنگ، فرهنگ جاهلي و فرهنگ كلمات فريبنده به نام آزادي و بعنوان علم و تمدن و تساوي حقوق.

و بالاخره فريادگري بدون فريادرس! و مجرمي بدون ارتكاب جرم،

مظلومي به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگي صحيح!

اين عبارت هاي رقت انگيز تصوير كوتاهي است از وضع زنان در سطح پهناور جهان؛ و ما براي اينكه «ديدگاه اسلام دربارة زن» را بهتر درك كنيم و چهرة زن در قرآن مجيد و در عصر نبوت و در فرهنگ اهل بيت عصمت (ع) را ببينيم، لازم است دور نمايي از تاريخ بشري در رابطه با زن را مورد توجه قرار بدهيم:

تارخي غم انگيز و تأسف بار

در «چين قديم» پاهاي دختران را از كودكي با باريكه اي از پارچه مي بستندو در قالب فلزي قرار مي دادند تا كوچك بماند و جذاب جلوه كند به همين جهت ، زن چيني با پيمودن مسير كوتاهي خسته و عرق ريزان از نفس مي افتاد و از حركت وا مي ماند.

براي زن چيني ازدواج نوعي معامله بود كه والدين دختران خود را به هر كسي كه مي خواستند در برابر دريافت هديه و پول تسليم مي كردند.

دختران از تحصيل علم و سواد محروم و ممنوع بودند و هميشه مورد ضرب و شتم و اهانت پدران و شوهران خود واقع و به كارهاي سخت واداشته مي شدند.

در هندوستان ، زن موجود طفيلي براي شوهر محسوب مي شد و براي او بعد از مرگ شوهر زندگي را جايز نمي شمردند و زن را در روز چهلم شوهر در آتش انداخته مي سوزاندند و بهترين زنان ، زناني بودند كه پس از مرگ شوهرانشان ، خود را در آتش بيندازند و بسوزانند.

و در مصر هرگاه آب رود نيل كم مي شد دختر جواني را زينت كرده در ميان رود نيل مي افكندند و غرق مي كردند تا آب نيل زياد شود.

در جزائر آفريقا زنان را مانند حيوانات، گلّه گلّه در معرض فروش در مي آوردند.

در كلده و آشور رسم شوهر دادن دختران ، به اين ترتيب بود كه آن ها را به بازار براي فروش مي بردند.

در جزيرة العرب وجود دختر در يك خانواده ننگ بزرگي محسوب مي شد و زني كه فرزند اولش دختر بود قدم او را نامبارك مي دانستند.

قرآن مجيد وضع عربستان را با اين عبارت بيان مي كند:

؟

يعني : هنگامي كه به يكي از آن ها اين بشارت مي رسيد كه نوزاد دختري براي تو پا به عرصة وجود گذاشته است چهره اش از شنيدن اين سخن ، سياه مي شد و خشم و ناراحتي در نهادش موج مي زد و از شرم و خجالت خود ، از مردم دور مي شد؛ يا آن دختر را با خواري و ذلّت نگاه مي داشت و يا در خاك پنهانش مي كرد؛ آگاه باشيد كه اين ها قضاوت و ديد بسيار بدي دارند.

و نيز گفتار قرآن حكيم: «؟

يعني : هنگامي كه دختران زندة در گور مورد سؤال – از طرف خداوند قرار بگيرند كه به چه گناهي كشته شده اند؟

در همين رابطه است.

در ممالك به اصطلاح متمدن آن روز هم، كاري كه نسبت به زنان انجام مي دادند كمتر از ملت هاي وحشي نبود:

در روم زن از حق ارث به كلي محروم بود و همچنين در برابر ظلم و تجاوزي كه نسبت به او انجام مي شد – اعم از تجاوز مالي و غير مالي – حق مراجعه به دادگاه و دفاع از خود را نداشت.

روميان ، اساساً فقط براي مردان، روح انساني قائل بودند و مي گفتند ك زن داراي روح انساني نيست.

در يونان ، زن را موجودي پست و پليد و شيطاني مي دانستند.

در ايران هم رفتاري كه با زن انجام مي شد از رفتار ملل ديگر بهتر نبود.

نويسنده كتاب زن در حقوق ساساني در كتاب خود مي نويسد:

در امپراطوري ساساني – بنابر قوانين متداول از قديم - «زن» ، «مشخص» فرض نمي شد بلكه او را «شيء» اي مي پنداشتند؛ به عبارت ديگر زن، شخصي كه صاحب حق باشد به شمار نمي رفت، بلكه چيزي بود كه مي توانست مملوك كسي شناخته شود.

در كشورهاي «اسكانديناوي» يعني سوئد، نروژ و دانمارك ، زن به طور كلي از حقوق اجتماعي و حق ارث محروم بود.

و در فرانسه در سال 586 ميلادي پس از بحث هاي فراوان به اين نتيجه رسيدند كه زن نيز انسان است ولي براي خدمتگزاري مرد آفريده شده است.

در قانون مدني ناپلئون و قانون قديم فرانسه براي ارث بردن زن، شرائط بسيار زيادي را معتبر مي دانستند كه در نتيجه نود درصد زنان فرانسه از ارث محروم مي شدند و در استراليا و جزائر اقيانوسيه و آفريقا «زن» را در رديف حيوانات اهلي كه از آن ها براي به دست آوردن منفعت و سود بيشتر بايد بهره گرفت مي شمردند و براي او زندگي طفيلي قائل بودند.

كلام علاّمه طباطبائي

استاد بزرگوار ما آيت الله طباطبائي – اعلي الله تعالي مقامه – پس از اينكه نمونه هايي از رفتار ممالك و جوامع مختلف با «زن» در سطح جهان و در اعصار مختلف را نقل مي كند مي گويد: از آنچه كه ذكر شد اين نتيجه به دست مي آيد كه:

1- معتقد بودند «زن» انساني است در افق حيوانات (انسان درجة دوّم) كه اگر او را آزاد بگذارند هرگز از شر و فساد او ايمن نمي توان بود و لذا بايد هميشه تحت مراقبت باشد و در زير چتر تبعيّت از مرد زندگي كند.

2- زن را جزء جامعه انساني نمي دانستند و او را مانند «مسكن» و «غذا» شيءاي مي دانستند كه جزء لوازم زندگي جامعه است.

3- براي «زن» هيچ نوع حق اجتماعي كه به نفع او باشد قائل نبودند.

4- رفتار آن ها با «زن» بر اساس غلبة قوي بر ضعيف شكل مي گرفت و زن ها را براي انجام كارهاي زندگي خود استخدام و به آن ها بعنوان يك خدمتگذار نگاه مي كردند.

سپس اضافه مي كند: اين ها كه ذكر كرديم ديدگاه ملّت هاي غير متمدّن بود و امّا ملت هاي متمدن علاوه بر آنچه كه گفته شد، مي گفتند: «زن» خلقتاً ضعيف است و هرگز نبايد داراي استقلال باشد و از شرّ و فساد او هيچ وقت نبايد ايمن بود.

بحثي در ريشه يابي اين مظلوميّت

از آنچه ذكر شد اين مطلب مسلّم گرديد كه «زن» در طول تاريخ قرون و اعصار متمادي، در سطح همة عالم مورد ظلم و فشار و سركوبي قرار گرفته و شخصيت او مورد هتك احترام واقع شده است و در هيچ عصري از چنگال ظلم رهايي نيافته و نفس راحتي نكشيده است.

اين نكته را نيز در نظر داشته باشيد آنچه كه تا اينجا گفته شد تاريخ زن قبل از اسلام است و اما تاريخ و چگونگي زندگي زن، بعد از اسلام را با توفيق خداوند بعداً مورد بحث قرار مي دهيم.

اكنون به منظور بهتر روشن شدن مطلب لازم است بحث ديگري را با هدف ريشه يابي اين مظلوميّت آغاز كنيم و ببينيم عامل اصلي اين مظلوميت چه بوده است؟

قلمرو قدرت و فرهنگ

عامل اصلي «مظلوميت زن» را در دو قلمرو مي توان خلاصه كرد:

1- قلمرو قدرت

مرداني كه در اجتماع، حكومت و قدرت را در اختيار داشتند از قدرت خود سوء استفاده كرده، عرصة زندگي را از همه جهت بر «زنان» تنگ كرده بودند و به آن ها فرصت اظهار وجود نمي دادند.

«زن» مظلوم و مقهوري بود كه نه در عرصة كار و اقتصاد به او ميدان داده مي شد كه گامي در جهت ابراز استعداد خود بردارد و در رشته اي از رشته هاي اقتصادي، صنعت ، زراعت و تجارت به فعاليّت بپردازد و نه در عرصه علم و هنر و تحقيق ، قدرت و فرصت اظهار وجود داشت، مكتب ها و مدرسه ها و دانشگاه ها و به طور كلي مراكز علم و تحقيق همه و همه در انحصار ، پسران و مردان بود و زن ها نه در محضر استاد مي توانستند بنشينند و نه حق قلم به دست گرفتن را داشتند، زندگي آن ها در زير چتر ظلم و جهل و گوشة انزوار سپري مي شد.

آن ها در صحنة حكومت و سياست نيز جايگاهي نداشتند نه كسي آن ها را لايق پست و مقامي مي دانست و نه كسي به آن ها فرصت اظهار رأي و نظر مي داد و اگر مورد تجاوز و ظلم قرار مي گرفتند هيچ دادگاهي به حرف آن ها گوش نمي داد و كسي به فريادشان نمي رسيد و بالاخره همة سرنوشتشان به دست مردان ورق مي خورد و در زندگي خود چاره اي جز تسليم و رضا نداشتند.


مبلغ واقعی 18,454 تومان    3% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 17,900 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۶ دی ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 164

دیدگاه های کاربران (0)

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما