محل لوگو

لیبرالیسم و مهندس بازرگان


این فایل در 42 صفحه قرار دارد که 6 صفحه آن در توضیحات آمده  است

« نسبت آینده لیبرالیسم با اندیشه عمل مهندس بازرگان »

« هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود

هراس من باری

همه از مردن در سرزمینی است

که مزد گورکن

از آزادی آدمی افزون باشد»

احمدشاملو

مقدمه:

با سلام و صلوات بر واپسین پیام آور خدا، پیشوایان معصوم و یاوران، پیشگامان دین کرامت بشر به مثابه ی مکتبی در صراط معنویت،عدالت و آزادی

و سلام خدا بر مهندس بازرگان، دین داری اندیشمند و اندیشه ورزی دردمند، انسانی عامل به اندیشه و اندیشه ناک به عمل

حالا دیگر هزاران سال میگذرد از نخستین روزی که استبداد و اختناق، ابزار هرگونه هیجان و اندیشه را در این سرزمین بطور علنی نه تنها محدود که ممنوع ساخت و از این رو سنتی پدید آمد تا بزرگداشت ها و مناسبات در گذشت بزرگواران و ابسته به عزاداری یگانه فرصت ذکر مناقب ایشان باشد که شاخصه این فرهنگ را در مراسم عزداری حضرت سیدالشهدا می توان مشاهده نمود و البته ملت هوشمند ایرانی در طی این سالیان با گزینش هویت شیعی و با شناخت و درک این سنت تاریخی در عرصه های گوناگون همواره از این فرصت یگانه عزاداری بهره جسته و اعتراض و نظر را به حوزه عمومی وارد کرده است.

یکی از سنت های مرسوم رایج در بسیاری از جوامع بشری و بویژه در جامعه اسلامی، تشکیک است همواره کسانی که درصدر جریانات سیاسی و اجتماعی بوده اند مورد تردید قرار داشته اند و این موضوع اگرچه از سویی ریشه در هوشمندی و تعقل مردم ما داشته اما از سوی دیگر، علت آن به توسل غیر اخلاقی جریانات دگیر برای تخریب چهره ی رقیب باز می گردد. علی الاصول ترور وسیله ای است برا ی حذف، حال می خواهد این خوف فیزیکی و مادی باشد یا معنوی و شخصیتی.

و شاید یکی از علت هایی که غربی ها امروز به ما مسلمانان اتهام تروریست میزنند درحیطه همین بحث قابل ارزیابی باشد.

دامنه ی این صورت از تروریسم به حدی وسیع است ک حتی حضرت امیر

پس از ضربت خوردن مورد تردید دستگاه تبلیغاتی معاویه و عوام قرار می گیرد که مگر علی(ع) نماز هم می خواند؟

به هر صورت این داستان در مورد بسیاری دیگر نیز اتفاق افتاده است اتهاماتی نظیر جاسوس، عامل بیگانه، عامل حاکمیت، سوپاپ اطمینان و نظایر آن از جمله واژگانی است که ترسینولوژی فرهنگ تردید و سوء ظن را در جامعه ی ما شکل داده است نکته قابل تأسف آن که به تصریح متون دینی ما سوءظن از جمله گناهان برشمرده شده است. وجالب آنکه درمعبودیتی فرهنگ ایرانی مواردی نظیر صلوات فرستادن برای عطه و اسفنددود کردن برای دوری از چشم زخم بسیار رواج یافته و موهبت انجام می شود اما موارد و اصولی نظیر منع دروغگویی، منع سوءظن و...... هیچگاه جدی انگاشته نشده است.

بدیهی است که مهندس بازرگان نیز بعنوان مرد میدان عمل دو اندیشه از این نسبت تاریخی به دور نمانده و در طی حیات پربرکت و حتی بس از آن نیز مورد ادعاها و اتهامات بسیاری قرار گرفته است که موضوع اصلی این نوشتار تنها به یکی از این اتهامات بازمی گرددد.

همه به یاد دارند که اولین اتهام به مهندس، حداقل پس از انقلاب صفت لیبرال بود که اگر چه امروزه این واژه توهین و اتهام تلقی نمی شود اما در آن روزگار بویژه سبب آتمسفری جاری و اتهامی عظیم و درحد خیانت به انقلاب تلقی می شد.

حتی درسالیان اخیر نیز نه فقط دشمنان که حتی برخی دوستان نیز به سهو مهندس بازرگان و پیرو آن نهضت آزادی ایران را لیبرال تلقی می کرده اند.

نگارنده بر آن است تا با بررسی اندیشه و عمل بازرگان، در سه عرصه روشنفکری دینی بعنوان پدر معنوی این جریان، فعالیت در نهضت آزادی ایران بعنوان دبیرکل و بنیانگذار این حزب، دولتمرد بعنوان رئیس نخستین دولت پس از انقلاب و سپس عضویت در وشورای انقلاب و سپس عضویت در مجلس شورای اسلامی و آکادمی در نهایت مشخص کند که آیا بازرگان یک لیبرال تمام عیار است؟ درآنکه جایگاه آموزه ی عدالت خواهی در حوزه ی اندیشه و عمل بازرگان در کجا قرار دارد.

به دیگر سخن، آزادی و عدالت( برابری) دو ارزشی است که تاریخ بشر تمدن بشری و فرهنگ دینی بر آن تأکید فراوا داشته اند و مرحوم مهندس نیز بارها به صراحت از ضرورت آزادی سخن گفته است چونان که نام حزب متبوعش را نهضت آزادی ایران نام می نهد، آما آیا این آزادی خواهی از جنس لیبرالی و در تعارض با مشیء عدالت خواهی است بدان گونه که کاپیتالیسم در تقابل با سوسیالیسم قرار دارد؟

آزادی این گوهر دردانه هستی، این هم تراز هستی و آفرینش و این آرزوی بشر که حالت آن قدر دیرینگی یافته که گویی در وصالش محالی است به مثابه ی رنجی که فقط می تواند از انسان، انسان بسازد و لاغیر.

آزادی خواسته آدمی و در طی قرون و بهانه ی مبسوط و تبعیدی خودخواسته و رهن عروج و سعادتی جاودانه.

آزادی

آدمی سازنده ی شعر و معنی و فلسفه در یک کلام تعالی شاعر واژه هایش را یا در بوستان آزادی و یا در سیری برای آزادی می جوید و می یابد و شهید جانش را فقط و فقط برای آزادی هدیه می کند.

شاندروپتونی شاعر انقلای و ملی مجارستان فریاد میکند:

« عشق و آزادی

این دو را می خوانم

جانم را فدا می کنم

در راه عشقم

و عشقم را

در راه آزادی»

و هم صدا با او درگوشه ای دیگر از خاک مردی دلیرانه می نویسد:

آه اگر آزادی

سرودی می خواند

کوچک تر حتی از گلوگاه یکی پرنده

برادری از گوشه دیگر می گرید

پرندگانی که بال های خود را باز می آفریند

به پرواز درمی آید

به نغزسرایی می پردازد

و کلماتی که نهان می کند

کلمات آزادی است

و گویی اینان همه هم آوا که رسولی هستند درپس هزاران سال خاطره استبداد که نهیب واپسین اش برآمده از آنجا انت لشت علیهم یمعطیر ( عایشه 21 و 22)

و تربیت یافتگی در مکتبی است که پیشوایش در سخت ترین شرایط و با قلب و بدنی مجروح و خسته از جنگی ناخواسته تصریح می کند قد احسم العباده و لیس لی ان احملکم علی تکرهون(ص84) وسالیانی بعد کربلا را که تاریخ را این جمله می لرزاند:

« اگر دین ندارید لااقل آزاده باشد»

اما سئوال اینجاست که بالاخره آزادی چیست؟

بنظر می رسدکه« ازجمبه مفاهیم و مقولاتی که نیاز چندانی به تعریف و توضیح ندارد « آزادی است که همانند سلامت و امنیت، مطلوب هر انسان بالغ و سالمی به شمار می رود گرچه احساس نیاز به این مقام و تلاش در جهت احراز و استیفای آن تابعی از رشد شخصیت و خودآگاهی افراد و جوامع انسانی است اما به هر حال کمتر کسی منکر آزادی شده و چینن ارزشی را غیرضروری شمرده است. 0حتی دشمنان آزادی هم با تبلیغات گسترده خود را مدافع سرسخت آن جلوه میدهند و در توجه سرکوب غیر موافقین می گویند که هر گونه آزادی جز آزادی خیانت موجودات( عبدالعلی)ص 7

و از سوی دیگر حدود و ثغور این آزادی در کجا قراردارد؟

تعریف لغوی آزادی در فرهنگ معین آمده است:

« حرمت، آزادی مقابل بندگی، و عبودیت، رسایی، خلاص، شادی، استراحت، آرامش و سپاس است.» فرهنگ معین

« مراد از آزادی در کلی ترین، معنی حالت فراغت و رهایی و اختیار بی قیدوبندی خلاصی است،نقاد کسی نبودن، گرفتار و دربند نبودن و باری بر دوش نداشتن است. در تاریخچه این مفهوم به تعاریف گوناگونی برمی خوریم، گروهی از معنای عادی آن دور شده و مثلاً گفته اند که آزادی، وجود شرایط یا فرصتهایی است که برای رشد استعدادهای آدمی ضرورت دارد – فیلسوفان نازی و فاشیست به سوء تعبیر به این استدلال و تثبیت شده اند و هایرو جان استوارت میل از جمله کسانی بوده اند که در مفهوم آزادی به معنای عادی آن بحث کرده اند. هایز معتقد بود که آزاده کسی را گویند که در دست یازیدن به کارهایی که توانایی و فهم انجام دادن آنها را دارد چیزی مانعش نباشد تا کاری را بکند که می خواهد. از سوی دیگر آزادی همیشه شیوه خاصی از زندگی قلمداد شده است یعنی دست زدن به کاری که با قانون اخلاقی یا با عقل نیز اعتقاد دارد که اختیار راستین انسان در این است که راه راست را در پیش گیرد.  


مبلغ واقعی 22,143 تومان    2% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 21,700 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۸ دی ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 146

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما