محل لوگو

حکومت سفاح و منصور عباسی


فایل در25 صفحه قرار دارد که 4 صفحه را در توضیحات قرار دادیم

سفاح و منصور عباسی

سفاح نخستين خليفه (132 ـ 136)

نخستين خليفه عباسى، ابو العباس سفاح بود.سفاح به معناى كسى است كه خون فراوان مى‏ريزد .اين لقب به نوعى، از القابى است كه در برخى از روايات منسوب به پيامبر ـ ص ـ به «مهدى امت» داده شده است.مانند لقب منصور، هادى، مهدى، رشيد، امين و مأمون.جالب آن كه به نقل از مسعودى مورخ، لقب نخست وى مهدى بوده است.در جاى ديگرى اشاره كرديم كه عباسيان، به مانند علويان، گرايش‏هاى شيعى داشتند، اما به سرعت براى حفظ حكومت خود، عقايد مذهبى‏شان را تغيير دادند.با اين حال، آثارى از اين گرايش، همانند اعتقاد مزبور كه به نوعى ساير مسلمانان هم به آن اعتقاد داشتند، در انديشه‏هاى مذهبى برخى از آنها باقى ماند.وى در نخستين خطبه‏اش از عمل به كتاب خدا و سنت رسول سخن گفت و افزود كه پس از پيامبر ـ ص ـ تنها دو امام به حق حكومت كرده‏اند: يكى امام على ـ ع ـ و دوم خود او.

سفاح براى اطمينان بر حفظ حكومت، تمامى بلاد مهم را به اعضاى خانواده‏اش واگذار كرد : عبد الله بن على در شام، صالح بن على در مصر و فلسطين، عبد الصمد بن على بر جزيره، داود بن على در حجاز، عيسى بن على در فارس، و سليمان بن على در بصره و..

نخستين اقدام سفاح و دستگاه عباسى، برافكندن ريشه امويان بود.تقريبا هر اموى كه شناخته شده بود، به قتل رسيد.عباسيان، قبرهاى امويان را در شام شكافتند و جنازه‏هاى آنها را به آتش كشيدند.تنها قبرى كه استثنا شد، قبر عمر بن عبدالعزيز بود.داود بن على عباسى، در حجاز اعلام بخشش كرد و پس از آن كه امويان از پنهانگاه‏ها بيرون شدند، آنها را كشت .زمانى كه سفاح كوشيد تا امويانى را كه در عراق به وى پناه آورده بودند ببخشد، شاعرى وى را به خاطر بخشش امويان ملامت كرد و پس از شعر او بار ديگر امويان پناهنده به قتل رسيدند.

در برخى از مناطق شامات، بارها بقاياى امويان و يا فرماندهان آنها سر به شورش برداشتند، اما با شدت هر چه تمام‏تر سركوب شدند.سخت گيرى بر ضد امويان تا آن اندازه بود كه آنها، به سرعت شامات را رها كرده به شمال افريقا در دورترين نقاط گريختند و در اندلس دولت اموى را بنياد گذاشتند.

دكتر حسن ابراهيم حسن در كتاب «تاريخ سياسى اسلام» راجع به سفاح مى‏گويد:

ابوالعباس عبدالله بن محمد بن على ملقب به سفاح نخستين خليفه عباسى بود. پدر وى محمد در آخر دوران اموى در بسط دعوت عباسيان كوشش فراوان كرد و به سال 125 ه ـ بمرد و كار دعوت را به فرزند خويش ابراهيم ملقب به امام سپرد. ابراهيم امام به دست مروان خليفه اموى محبوس و مسموم شد و كار دعوت بدست ابوالعباس افتاد. وى به كوفه رفت (132) هفته‏اى چند نهان مى‏زيست و عاقبت به اصرار پيروان خود دعوت را آشكار كرد و به عنوان خلافت بدو سلام گفتند. ابوالعباس از برادر خود منصور كوچكتر بود اما چون مادرش عرب بود وى را براى خلافت مناسب‏تر ديدند كه مادر منصور كنيز بود. آغاز خلافت ابوالعباس روز سوم ماه ربيع الاول سال 132 هجرى بود.

ابوالعباس به روز جمعه به عنوان خلافت با مردم نماز كرد و بر منبر ايستاد و خطبه خواند ـ امويان بر منبر مى‏نشستند ـ و مردم از ابتكار وى خشنودى كردند و گفتند: اى عموزاده پيمبر سنت ديرين را زنده كردى. ابوالعباس در خطبه خويش از فضل خاندان محمد (ص) سخن آورد و از قبايح امويان ياد كرد كه خلافت را غصب كرده بودند و مرتكب اعمال زشت شده بودند و با اهل بيت پيمبر ظلم كرده بودند. سپاه شام را ملامت كرد و از ستايش كوفيان به تفصيل سخن كرد و عطاى ايشان را بيفزود كه همه مخلصان خاندان عباسى بودند. از خراسانيان نيز كه وى را در كار قيام دولتش يارى كرده بودند تمجيد كرد و در پايان خطبه گفت: «من خون‏ريز بى‏باكم و انتقامجوى...» از اينجا توان دريافت كه وى مصمم بود هر كه مانع مقاصد وى شود خونش را بريزد آنگاه از منبر فرود آمد و به قصر امارت رفت و ابوجعفر برادر خويش را در مسجد گذاشت تا از مردم بيعت بگيرد و وى تا شب بدينكار مشغول بود.

پس از اتمام كار بيعت، ابوالعباس به شهر انبار رفت كه در مغرب فرات بود و تا مدخل بغداد ده فرسخ فاصله داشت. اين شهر را شاپور پسر هرمز يكى از پادشاهان ايران بنا كرده بود، سفاح بناى آن را تجديد كرد و قصرها در آن ساخت از پس وى منصور در انبار قصرى بزرگ ساخت و آنجا را پايتخت خود كرد و به نام هاشم جد خاندان هاشميان هاشميه ناميد.

سفاح بيشتر ايام خويش را به سركوبى سرداران عرب گذرانيد كه با امويان همكارى كرده بودند و ريشه امويان را قطع كرد چنانكه از اين خاندان بجز عبدالرحمن داخل كه دولت اموى اندلس را بنيان نهاد كسى از دست وى جان نبرد و هم از قتل ياران خويش كه با وى در بنياد دولت كمك كرده بودند دريغ نكرد. ابوسلمه خلال را كه در بسط دعوت عباسيان سهمى بزرگ داشت بكشت قصد كشتن ابومسلم را نيز داشت اما مرگش در رسيد و امكان اينكار نيافت. ابن هبيره يكى از سرداران مروان اموى را نيز با آنكه امان داده بود ناجوانمردانه بكشت.

كتاب: از پيدايش اسلام تا ايران اسلامى ص 266

نويسنده: رسول جعفريان

22/7/1387

سفرهاى صادق آل محمد عليهم السلام در زمان حکومت سفاح

سفرهاى معصومين عليهم السلام از مهم ترين فرازهاى درخشان زندگى و تاريخ اهل بيت عليهم السلام است. اين سفرها در بردارنده حوادث تاريخى و معارف الهى مهمى هستند. هجرت پيامبر(ص) و اهل بيت از مكه به مدينه, حجه الوداع رسول خدا(ص), غدير خم و سفر تاريخى سيدالشهدإ به كربلا از سفرهاى پر بار تاريخ اسلام هستند.
اينك به مناسبت ويژه نامه ميلاد صادق آل محمد(ص), به بررسى سفرهاى آن حضرت مى پردازيم .

 


مبلغ واقعی 18,351 تومان    3% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 17,800 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 396

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما