این فایل در ۵۱ صفحه قرار دارد که ۶ صفحه در توضیحات قرار دارد
امام خميني و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس خبرگزاري فارس: اين مقاله با نگاهي مستند و مستدل به دوران دفاع مقدس سعي در بررسي مساله جنگ و صلح از ديدگاه امام خميني در طول هشت سال دفاع مقدس ملت ايران را دارد. 1ـ مقدمه همانطور كه بارها تكرار شده است و ميدانيم جنگ تحميلي عليه ايران به ابتكار آمريكا و توسط عراق آغاز شد. از يك نگاه آمريكا حق داشت همه تلاشخود را براي تغير دوباره حكومت ايران به كار گيرد. آرنولد توينبي ميگويد: بديهي است كه ذهن آدمي از خلاء روحي و معنوي كراهت دارد و اگر بر مردمي يا جامعهاي اين بدبختي فرود آيد كه سرچشمه زلال الهامات و اميدهايي كه زماني بدانها دلبسته بوده است از دست بدهد دير يا زود در صدد تصرف نخستين مائدهاي كه فراراهش قرار گيرد برخواهد آمد و حتي اگر اين مائده خشن و فريبنده باشد تصاحب آن را به محروميت ترجيح خواهد داد. آمريكا نيز حكايت چنين جامعهاي را دارد كه ذكرش در اين جملات ميرود. اگر آغاز سرمايهگذاري آمريكا در ايران را 28 مرداد 1332 در نظر بگيريم حكومت آمريكا در طي 25 سال با تمام توان و امكانات ايران را و فقط ايران را به عنوان استراتژيكترين نقطه منطقه ـ از نظر نقاط ساحلي در جنوب و شمال و مركزيت در ميان كشورهاي منطقه و مرزهاي طولاني با شوروي و ... تحت پوشش مادي و معنوي قرار داده بود. تمام اميدهاي طولاني مدت خود را به رژيم حاكم بر ايران بسته بود و يكي از پايه هاي اصلي آينده جهاني شدن و نقش آمريكا در تحولات بينالملل را نيز ايران قرار داده بود. حال انقلابي ضد آمريكايي نه تنها همه امكانات مادي را كه براي منظورهاي فوق فراهم شده بود تصاحب كرد بلكه شعار جدي نفي آمريكا در صحنه بينالملل را هم سرلوحه سياست خود قرار داد. از اين منظر كه به تحولات سالهاي آخر دهه 1970 مينگريم آمريكا بايد به هر طريق ممكن ـ حتي جنگ ـ تا قبل از استقرار كامل انقلاب اسلامي به اين كابوس وحشتناك پايان ميداد. از طرفي هم آمريكا ميدانست كه انقلاب اسلامي از جهات متعدد با ساير نمونههاي مشاهده و مطالعه شده انقلابهاي جهان متفاوت است. بنابراين غيرقابل پيشبيني بودن انقلاب را خطري بزرگتر ارزيابي ميكرد با توجه به اينكه ايران هم هر روز بر آرمانها و اهداف بينالمللي خود تأكيد مينمود. ريچارد نيكسون سياستمدار كهنهكار آمريكا در مورد انقلاب ايران ميگويد:« افسانهاي كه درباره انقلاب ايران گفته ميشود اين است كه اين انقلاب از فساد شاه و سركوب پليس و فقر تودهها ناشي ميشد اين ديدگاه خطاست. در حكومت شاه وضع ايران از تمام كشورهاي منطقه سواي اسرائيل بهتر بود. جوانان از اين انقلاب حمايت كردند نه براي اينكه خواهان آزادي ، شغل ، مسكن و لباس بهتر بودند چون چيزي را ميخواستند تا به آن بيش از ماديگرايي معتقد باشند. پس از انقلاب مردم ايران همان چيزي را بدست آوردند كه انقلاب قول داده بود. اينكه آنها تصور ميكردند به چه چيزي دست خواهند يافت كاملا روشن نيست اما جاي انكار نيست كه انقلاب اسلامي يك انقلاب واقعي انديشهها را ارايه داد و آنها آن را با عشق و ايمان پذيرفتند». همين نامعلوم بودن خواسته انقلاب ايران براي جهان غرب و اتكاي اركان انقلاب برايمان و قواعد غيرمادي ترس از آنرا بيشتر ميكرد. 2ـ سالهاي آغازين جنگ اگر به خاطر بياوريم با سپري شدن مدت كوتاهي از جنگ پيش بينيها از پايان خوش هجوم ناگهاني عراق و شكست چند روزه ايران به تلخي يأس براي هم پيمانان صدام بويژه آمريكا مبدل شد. رهبريهاي حضرت امام خميني (ره) باعث شد كه جنگ عامل پيوند و انسجام روزافزون گردد و حلقه اتحاد مردم حول رهبري ايشان روز به روز تنگتر شود تا افرادي كه با اين جريان همسو نبودند در خارج اين دايره قرار گيرند. بنيصدر به عنوان يكي از مهمترين عوامل شكستهاي شش ماهه ايران در فروردين ماه 59 عزل شد و معادلات سياسي و نظامي ايران شكل تازهاي به خود گرفت. عزل بنيصدر ، افشاي توطئهها ، وقايع تكان دهنده پياپي مثل ترورها و بمبگذاريها همه و همه حقانيت خط امام و مظلوميت آنرا اثبات ميكرد . امام نيز بعد از هركدام از وقايع دلخراش در پيامي به مردم آنها را اميدوارتر ميكردند و لزوم خشكاندن ريشه تهاجمات را واجبتر. در يك نگاه آماري به صحيفه امام (ره) حجم بيانات و پيامهاي امام به مردم ايران تا قبل از سال 63 و بخصوص در اولين سالهاي جنگ چندين برابر سالهاي بعد است كه نشان از سياست كنترلي حضرت امام در شرايط بحراني آنروزها دارد. ساير مسؤولان هم هر روز به مردم گوشزد ميكردند علت اينكه تاكنون نتوانستيم در امر جنگ گشايشي حاصل كنيم كارشكنيها و خيانتهاي بنيصدر بوده و امروز فصل جديدي در اين نبرد آغاز شده است. فضاي فكري كه آن روزها بر ذهن عموم مردم ايران حاكم شده بود علت مضاعفي شد بر مقبوليت خط امام تا مردم را به انسجامي فوقالعاده برساند. در ميان نيروهاي نظامي هم بركناري بنيصدر عاملي شد براي نزديكي سپاه و ارتش در آن مقطع زماني چرا آنها ريشه اختلافات را خشكيده ميديدند و ضرورت وحدت را نيز لازم. همين عوامل براي پيروزيهاي مكرر رزمندگان اسلام كفايت ميكرد. وقتي امام خميني (ره) در مقام فرماندهي كل قوا بر لزوم شكسته شدن حصر آبادان تأكيد كردند ماشين پيشروي ايران در مسير بازپسگيري مناطق اشغالي شروع به حركت كرد. پس از عمليات ثامنالائمه كه به محاصره آبادان پايان داد در عمليات طريقالقدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد كردند. دهلاويه ، غرب شوش و دزفول در عمليات بزرگ فتحالمبين آزاد شد و در نقطه اوج پيروزيها در عمليات بيتالمقدس خرمشهر نيز آزاد گشت. همه اين عملياتها به صورت مشترك و هماهنگ ميان نيروهاي ارتش و سپاه اعم از زميني و هوايي اجرا ميشد. ضعف تسليحاتي عراق ، نداشتن توقع چنين پيروزيهايي از ايران و حضور گسترده نيروهاي مردمي در جبهه باعث شد كه تنها عكسالعمل عراق در مقابل بازپسگيريهاي مناطق اشغالي توسط ايران تسريع در عقبنشيني و فرار از منطقه باشد. در طول قريب به 9 ماه بدوت حتي يك شكست همه عملياتهاي ايران به پيروزي منجر ميشد و در اين مدت نسبتا طولاني هر روز بر وحدت و انسجام و روحيه ملت ايران افزوده ميگشت و ايمان آنها به رهبري امام و اخلالص مسؤولان هر روز بيشتر از روز قبل ميشد. تصور ميزان پتانسيل قدرت مردم ايران در پايان بهار سال شصت و يك هم اكنون بار يما بسيار دشوار است. 3ـ جنگ يا صلح مسأله پس از فتح خرمشهر 85% از مناطق اشغالي پس از چهار عمليات بزرگي كه ذكر آنها شد آزاد گشت و تها حدود 2500 كيلومتر مربع از خاك ايران كه البته در امتداد خط مرزي واقع شده بود در دست عراق باقي ماند. اين امتداد طولاني كه عمدتا در ارتفاعات بودند و تسلط عراق بر آنها بيچون و چرا بود را نيروهاي ما نتوانستند آزاد كنند و از جهتي هم نقاط مهمي به حساب ميآمدند زيرا نيمي از مرز مشترك دو كشور از قصر شيرين تا چزابه و نيز طلائيه و كوشك تا شلمچه و دو شهر مهران و نفت شهر در اشغال دشمن متجاوز بود. هر چند به جز نفت شهر كه پايان جنگ در دست عراق باقي ماند رزمندگان اسلام همه مناطق ديگر را در طي سالهاي بعد آزاد كردند ولي اصرار عراق به نگه داشتن اين مناطق بعد از عقبنشينيها يكي از عمده دلايل بدبيني رجال سياسي ايران در سال شصت و يك به مفهوم صلح بود. اما از طرف ديگر فشارهاي بينالمللي براي پذيرش صلح آغاز شد. عراق خود را در همه محافل و مجامع صلحطلب معرفي ميكرد و ايران را گرم كننده آتش جنگ. حضرت امام در آنروزها به وضوح در باب صلحخواهي ايران اظهار نظر ميكردند. ايشان در موارد متعدد ميفرمودند كه «ما صلح ميخواهيم خيلي هم ميخواهيم» و يا «دنيا بداند كه ما حاضريم صلح كنيم» اما واقعيت اين بود كه ايران ادامه گلولهباران توپخانه عراق و خالي نكردن مناطق اشغالي را نشان فريبكاري آنها رژيم و مغاير با پيشنهاد آتشبس و صلح ميدانست. از طرفي هم متوقف كردن حركت پرشور نيروهاي مردمي به صلاح نبود چرا كه اولا در صورت نياز دوباره بوجود آوردن آمادگي و روحيه موجود غيرممكن بود و ثانيا اينكه اصلا خود مردم و بخصوص رزمندگان هم در شرايط رو به جلو و پيروزيهاي پياپي عزم را جزم يكسره كردن كار جنگ و رژيم عراق كرده بودند و دستور توقف و بدتر از آن صلح بدون در نظر گرفتن آن همه خسارت و شهيد و مجروح و مناطق در دست اشغال از سوي آنها قابل پذيرش نبود و به فرموده امام يك ملت انقلابي را هم نميتوان كنترل كرد و تحمل بعضي رفتارها از هر كه باشد را ندارند. جهتگيري عموم رجال سياسي نظامي نيز همين بود كه تا د رموضع قدرتيم و موتور جنگ بر روي دور پيروزي افتتاده تكليف آنرا معين كنيم. اما پيروزيها و پيشرويها و بازپسگيري مناطق اشغالي در سال 61 ايران را در موقعيتي قرار داد كه تصميمگيري درباره نحوه ادامه جنگ را دشوار ميكرد. اما دستور داده بودند كه پس از رسيدن به مرزها پيشروي متوقف شود. نيروهاي مردمي زيادي طبق آمار و اطلاعات سپاه از آغاز عملياتهاي چهارگانه تا پايان فتح خرمشهر به منطقه سرازير شدند به صورتي كه منحني جذب نيرو رشد فوقالعادهاي را نشان ميداد فشارهاي بينالمللي هم براي تحميل صلح به ايران هر روز رو به افزايش بود. هنوز بخشي از مناطق كشور در اشغال دشمن بود و بازپسگيري آنها هم غيرممكن و در اين شرايط بود كه عراق پيشنهاد صلح را مطرح ميكرد.
مبلغ واقعی 20,404 تومان 1% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 20,200 تومان