محل لوگو

ناصر الدین شاه و ترکمن


این فایل شامل فهرست و منابع هستند که شامل ۲۱۷ صفحه است که ۱۰ صفحه در اختیار شما قرار می دهیم

ناصرالدين شاه وتركمن ( تنبيه سرخس 1267 ه.ق 1851 م) اين لشكر كشي آن چنان كه از اهداف آن بود براي ايران عايدي نداشت .وسرخس نيز فتح نشد و اين عدم توفيق را به واسطه بروز بعضي مشكلات جوي وسياسي منطقه دانسته اند . گر چه مي توانستند با كمي جرات به خرج ذادند كل تركستان را فتح كنند ويا روشي بكار برند تا كل تركمن به طرف قاجار برگردند چرا كه خان خوارزم نيز ان جارا ترك كرده بود وتركمن ها از او چندان دلخوشي نداشتند وكوچك ترين محبتي ان ها را به طرف خود جلب مي كرد روابط بعدي مردم سرخس با خان خيوه اين موارد را تاييد ميكند. انها از رفتن خان خوارزم نيز فهميدن كه خان براي انها نمي تو اند پشتيبان وتكيه گاه خوبي باشد وانها را در مقابل حاكم خراسان تنها گذاشته رفته بود كه اين با عث شد كه تركمن ها در فكر دفاع از خود با تكيه بردرايت خود باشند ولي اكنون بايد در مقابل حسام السلطنه چاره اي مي انديشيدند وقتي لشكر خوارزم از مرو بيرون شد و به سوي خوارزم رفت اهل سرخس جهت امان يافتن از لشكريان قاجار اظهار بندگي كردند و صد نفر از ريش سفيدان وكدخدايان معتبر سرخس را روانه ي مشهد كردند 1 تا بلكه از هجوم لشكر قاجار ممانعت بعمل اورند انها از شاهزاده خواستند كه حاكمي از طرف خود براي انها تعيين كندحسام السلطنه نيز ضمن پذيرايي از آنها عباسقلي ، بيگلر بيگي مشهد را جهت حكومت سرخس مشخص كرده و با آنها روانه كرد 2و به بزرگان سرخس خلعت و اميدواري دادند.3 اما او پس از چند ماه حكومت در سر خس از ان جا فرار كرد و بهانه ي اواين بود كه مردم سرخس با امير احمد خان جمشيدي آدم خان رابطه دارند .4 در اين واقعه جعفر آقاي كلاتي با تركمن ها يار شد ولي عملكرد بعدي تركمن ها عدم صحت ادعاي اورا ثابت مي كند چون كه بعداز فرار او از سرخس . در سال 1268 ه ق 1852 م ارازخان با جمعي ديگر از تركمانان سرخس وارد مشهد مقدس شده وتعهد خدمت كرد ند و چند تن از متعلقات خود را به نوا(( گروگان )گذاشت . همچنين تركمن هاي مرو نيز اظهار بندگي كردند 5 كه حسام السلطنه به آنها نيزخلعت داد ا .اعتمادالسطنه ،محمدحسن خان ؛ مرات البلدان ، ص 1053و1073 2 خور موجي ، حقايق الاخبار ناصري ، ص92 3 وقايع اتفاقيه ، سال 68 نمره ي41 ، 19 محرم ص2 4 لسان الملك ، همان منبع، ص 1124 5 . وقايع اتفاقيه ، 14 محرم 1269 ،نمره ي91 درين ديدار اراز خان سرخسي با پنجاه نفر نزد حسام السطنه امدند و قرار شد كه هميشه در مشهد بمانند و پنجاه نفر ديگر نيز مشغول خدمت باشند و صد نفر ديگر در قراولخانه ي انجا خدمت كنند 1 .درين سال كه كار خراسان داشت سامان مي يافت كار استر اباد برمراد نمي رفت چون كه بيگربيگي استر آباد وجعفر قلي خان قراجه داغي مير پنجه به تركمن هاي گرگان تاخته بودند و گوسفندان وشتران بسيار غارت كرده بودند و تركمن ها شورش كرده بودند در جنگ هاي استر آباد رئيس تركمنان ذوالنون نامي بود كه در حين جنگ كشته شد وبقيه آنها به ماورا گرگان رود كوچ كردند وقراخان رئيس وريش سفيد آتاباي در دست بيگربيگي در اسارت بود گرچه قراخان از بندگان دربار بود. جعفر قلي خان ومحمد خان برروي گرگان بندي درست كردند و در سلطان آباد كه به حكم شاه درست شده بود لشكر گاهي ساختند.ولي تركمانان آنجا را محاصره كردند وآخر سر جعفر قلي مجبور به برگشت به آق قلعه شد2 اما در امتداد گرگان قراول خانه ها ساختند ، به غير از آن به دستور امير كبير آنها را تشويق به شهر نشيني و كشاورزي كردند3. رضا قلي خان كه از سفارت خوارزم از راه استر آباد مي آمد خود از كرده ي حكام محلي استر آباد نسبت به تركمن اظهار تأسف مي كند و ضعيت صحرا را بسيار متشنج مي خواند4 به هر حال پس از كشته شدن ذوالنون كه شخصي مذهبي بود و از طرف خان خوارزم جهت مقابله با لشكريان آمده بود.5 تركمن ها پراكنده شدند و گروهي به حضور بيگر بيگي استر آباد آمده و اظهار خدمت نمودند وجعفر قلي خان قراجه داغي مير پنجه و سردار استر آباد محمد ولي خان آنها را كه 12 نفر بودند به دارالخلانه ( تهران ) آوردند كساني چون آدينه نظر خان از جعفر باي وقلي خان از آتاباي ، بايلي خان دوجي ، ولي سردار دازي ، آدينه قليچ سردار تاتار وقجق وبيك فولاد سلاق خدر نظرخان غراوي وبهلكه ، صاين قلي قانقرمه واباريش سفيد بدراق وخضر ريش سفيد يمرلي ونوبت بيگ بزرگ بايرام شالي كه اين افراد مورد الطاف شاهنشاهي شدند 6. بدين طريق در گرگان آرامشي پديد آمد وچنين اطاعتي از تركمن ها در طي ساليان دراز ديده نشده بود. 7 1 اعتماد السلطنه ، محمد حسن خان ،تاريخ منتظم ناصري ج3 ص174. 2. لسان الملك، همان منبع، ص1131 3 .ادميت ، فريدون ؛ امير كبير وايران، (تهران ،خوارزمي 1355 )،ص 122 4 هدايت ، روضه الصفاي ناصري ،ج14 ،ص8564 5 .همان منبع، همان جا 6 لسان الملك ، همان منبع ، ص1178 7 .ادميت ، فريدون ، همان منبع ، ص 601 اما دوباره منطقه ي اخال دچار تنش شد وتركمن هاي اين منطقه به داخل خراسان بيشتر شد و چون شورش هرات نيز روي داده بود تركمن ها نهايت استفاده كرده و به دهات جام وقوچان و شاهرود وبسطام حملات گسترده داشتند وبعضي اوقات موفق مي شدند وبعضي اوقات مأيوسانه بر مي گشتندحسام السلطنه براي جلوگيري از حملات آنها دو قلعه در آق دربند ومزدوران ايجاد مي كند ودرهر يك شمخالچي وتفنگچي مي گذارد1 و 5000 هزار زرع ديوار كردند در مزدوران در قلعه ي آنجا 100 سرباز و 1000 هزار سوار و 2 عراوه توپ گذاشتند و در آق دربند كه 4 برج و 6000 زرع ديوار ساخته بودند و 150 تن شمخالچي. براي ان گماشته بودند .مأمور اين امور اسكندر خان پسر حسين پاشاخان مراغه اي وعباس قلي خان دره جزي بود 2 پس از مرگ اميركبير كه اين كار ها در استر اباد وخراسان به دستور او انجام مي شد مرگ او وسياست ميرزا آقاخان نوري ونشان دادن ضعف از خود وتلمس به خان خوارزم وضعف خود تركمانان به علت اختلافات بين ساروق وتكه وسالور و درگيرهاي مرزي با قاجار خان خوارزم موقعيت را براي سركوب اهالي مرو وسرخس مناسب ديدو براي گرفتن زكات تركمن هاي آخال حركت كرد( 1269 ه ق / 1853 م )اهالي مرو كه از دست خوارزميان به ستوه آمده بودند پسر خليفه عبدالرحمن مروي ( قاضي شهر ) يعني رحمان ويردي را با بزرگان به مشهد فرستادند .3 واز حسام السلطنه درخواست ياري كردند و براي اينكه پاي دخالت ايران را در برابر خوارزم باز كنند از او خواستند كه براي آنها حاكمي از بين سران بفرستد لذا شاهزاده عباسقلي خان بيگربيگي دره جزي را به حكومت مرو تعيين كرده و او را با150 نفر به مرو فرستاداما او مريض شده و مرد.4 شاهزاده فرزند او بهادرخان را با 400 سوار به جاي پدر فرستاد لشكريان خوارزم سه ماه مرو را در محاصره داشتند تا آنكه مرض و با بر لشكر خوارزم افتاد و خوارزميان به علت بيماري دست از محاصره برداشته وعقب نشستند اماخان از خود حاكمي تعيين كرد به نام امير احمد خان جمشيدي چون بر مرو تسلط نيافت او را در قراياب 6 فرسنگي مرو گذاشت 5 1 .خورموجي ، محمد جعفر ، حقايق الاخبار ناصري ، حسين خديو جم ( تهران ، ني 1363 )ص 118و 117 2 لسان الملك ، همان منبع ، ص95و1194 3 وقايع اتفاقيه ،( سال 1269 نمره ي 132 پنجم ذي القعده ) ص4 ./، ايضا، اسمعيل خان مير پنجه مي گويد ((دراين زمان تركمن ها حاكم از بك مرو يعني محمد نياز باي را كشتند ابتدا از بخارا كمك خواستند و چون نشد به)) ايران روي اوردند)) ميرپنجه ، اسمعيل سرهنگ ؛ خاطرات اسارت ،صفا الدين تبراييان(تهران ،مطالات فرهنگي ،1370 )ص35 4 .خور موجي همان منبع إ ، ص121 5 لسان الملك ، همان منبع ، ص1203 تا مرو را همانطور در محاصره داشته باشد چون مير احمدخان اطراف شهر را غارت كرد قيمت غلات و كالا بالا رفت قيمت يك من گندم 15 تومان شد .اين احمد خان كه از ايل جمشيدي بود در زمان حمله ي حسام السلطنه به حاكم خيوه پناه برده بود وخان به او وايلش قول داده بود كه سرزمين انهارا برايشان برگرداند 1 واو بدان خاطر در اين امر مصر بود وبه وفادارباقي مانده بود . وقتي فرمانفرما حاكم خراسان شد ارازخان سرخسي وقو شيد خان و رحمن قلي وساير عظماي مرو به خدمت آمدند وقرار شد 12 خانوار گروي بگذارند و شاهزاده نيز قبول كرد كه گوسفندان آنها در اراضي خراسان چرا كنند وكسي مزاهم آنها نشود .2 جعفر آقاي كلاتي كه در حضور شاهزاده خود بار نيافته بلكه برادرش را فرستاده بود از ترس شاهزاده با 4 برادر خود وده سوار به محمد امين خان پناه برد و حكومت كلات به ميرزا ابراهيم خان سرتيپ خمسه اي رسيد .3 ميرزا فرمانفرما وقتي به كلات رسيد به سرزمين اتك نيز لشكر كشيد و شهرهاي تركمن ها يعني عشق آباد ، انو ، آخال را مورد حمله قرار داده و قلعه هاي آنها كه 36 عدد بود را خراب مي كند . و آذوقه و اسباب آنها را آتش مي زند .4گر چه تركمن ها به حضور آمده و اظهار بندگي كرده بودند از اين كار فرمانفر ما آشفته شده وجهت گرفتن انتقام به اراضي با خزر وقريه آفريزه حمله كرده و تعدادي اسير كرده و خرمن هاي آن ها را آتش مي زنند.5 در اين هنگام نيز جعفر آقاي كلاتي جهت پس گرفتن كلات بدانجا حمله مي كند ولي نمي تواند آنجا را پس بگيرد و در اين درگيري ها برادرش نيز كشته مي شود ، همچنين محمد شيخ تركمان به كاروان سرخس كه در اين حال مخالف خان خوارزم شده بودند حمله ميكند ولي سرخسيان به خوبي از دفاع كاروان بر مي آيند وحملات آنها را دفع مي كنند 6 سياست امير كبير ابتدا بر صلح و مدارا ودعوت سران به ايلي بود اما عملكردهاي حكام محله در پيشرو سياست هاي او مانع بزرگي بود و تركمن ها را در برابر دولت قاجاريه قرار مي داد مانند حمله جعفر قلي خان مير پنجه و محمد ولي خان بيگلربيگي گرگان به قبايل يموت و آنهم به اوبه يي كه سران آن ازرعيت و دوستان دولت بودند 1 در مرحله ي بعد امير نسبت به احدات قلعه ها و ديوارها و مكان هاي ديده باني را صادر كرد . او دستور داد تا بين خانه هاي تركمن و استر آباد خندقي از پايين قراسو تا را ميان را حفر كنند و از استرآباد تا دريا ، در جنگل ها قلعه هايي برپا سازند ودر هر برج 50 نفر نگهبان گذاشته ونگهباني دهند2. اما امير پس ا زنتيجه ندادن سفارت هاي خود مي خواست روش خود را تغيير دهد اما اين امر ميسر نشد و او بر كنار و به قتل رسيد .3 و ميرزا آقا خان نوري اعتمادالدوله جانشين وي شد و سياست ايران در مورد تركمانان وخيوه به كلي تغيير كرد او طي نامه اي به خان خوارزم گوشزد كرد (( .بديهي است كه دفع و رفع اين مفاسد به اندك اهتمامي از جانب كارگزاران آن ملك در كمال سهولت ميسر است متلا اسرايي كه از قديم الايام به مرور وبتدريج از مسلمين اين ملك و دولت در دست جهان آراي آن ملك اسيرو گرفتار آمده اند اگر استخلاص آنها در اين ايام متعذر باشد لااقل از كساني كه در اين سالهاي نزديك اسير و گرفتار شده اند و پاره اي از آنها به اسم ورسم و جاومكان معلوم هستند را …. بقدر هزارنفري به اولياي اين دولت تسليم شوند))4 واين نوع نامه نگاري باعث شد كه خان خوارز م كمي مغرور شود ودر سر خيالات تازه كند وچون درمروكار به سختي پيش ميرفت واهالي در تنگنا قرار گرفتند وخان نيز كه از جانب ايران با نامه ملتمسانه وزير مطمئن شد واز احمد خان شدت عمل را خواست و راه كاروان هاي مرو به علت حملات مير احمد خان مسدود شده بود بهادرخان وريش سفيدان مرو نيز از تنگي زندگي وشرايط مدام به شهر نامه مي نوشتند.آنها رحيم يردي ايشان برادر كريم وردي ايشان را به خدمت شاهزاده حسام السلطنه فرستادند 5شاه نيز از تهران دستور داد كه به امور مرو رسيدگي شود و به مرو لشكري بفرستند6 1 ساراي ، محمت ، همان منبع ، ص 115 (او درادامه مي گويد حرص وولع وبيرحمي حاكم ايراني استراباد يموت ها را به اين شورش وقيام واداشت ) /، ايضا رضا قلي خان هدايت، نيز به اين موضوع اشار ه كرده ومي گويد: (( كه انها قراخان را كه از مطيعان درگاه بوده اسير كردند وگوسفندان آنها را غارت كردند ويموت بدان سبب طغيان نمودند ووقتي كه ما در خانه ي قويمت آتا از رجال يموت از ترس آنها پياده شديم همراه من ( سفير خيوق ) آنها را تشويق به رفتن به خيوه مي كرد و من تشويق به ماندن و آنها مرادر قبال خان خود واموال شان مي خواستند به اسارت بگيرند و آخر باز در خانه ي قراخان وايل آتاباي ايمن يافتم )) سفارت نامه ي خوارزم ص 123 2 رابينو، مازندران واستر اباد ، ص234 3 . قتل امير هفدهم ربيع الاول هزاردويست شصت وهشت بوده است شميم ، همان منبع ،ص173 4 . ادميت ، فريدون ؛ امير كبير وايران ،ص 9و6 5 . .مير پنجه ، سرهنگ اسمعيل ؛ همان منبع ، ص 42 6 . .لسان الملك ، همان منبع ،ص1203 ماموريت اسمعيل خان مير پنجه به مرو(1269 ه.ق/ 1851م) و چون اين امر شاه به دارلحكومه خراسان رسيد حسام السلطنه اسمعيل خان سرهنگ را پس از امتناي سام خان ايلخاني و علي قلي خان مير پنجه آجودان باشي با سه هزار وششصد و هشتاد ويك نفر( 3681تن )1 سرباز وسوار وشمخالچي و ... را با 4 عرا ده توپ روانه مي كنداسمعيل خان در مورد امتناع سران خراسان از رفتن به مرو درمورد سام خان مي گويد: « چون او نمي خواست امر مرو منسق وكار خراسان بروفق باشد متعذر وبهانه جو گرديد كهمن سه چهار ماه در هرات بوده وحال شش ماه است از هرات آمده خود ونوكرم حالت مأموريت به جايي نداريم هرگاه زياد اصرار كنيد درروضه رضويه بست خواهم نشست )) .2 علي قلي نيز مي گفت، اگر نوكر خراساني باشد من با آنها نمي روم. چون كه اعتباري براي انها نيست وبه اين طريق هركسي بهانه اي مي اورد . تا انكه قرعه به نام اسمعيل خان افتاد واگر امر شاهنشاهي نبود كسي حركت نمي كرد واين اسمعيل خان را با هزار وعده و پيشكش فرستادند ودر صورت موفقيت ان به او چه وعده هايي كه ندادند بلاخره لشكر امداد ي خراسان حركت كرد واز مشهد خارج شدوحسام السلطنه تا آق دربند به پيشواز آنها رفت. مأموريت او يكي ايجاد نظم وامنيت در منطقه بود. ودوم اينكه مانع از ورود لشكرخان خوارزم به مرو شود و نگذارد كه آدم هاي خان ازمردم ماليات بگيرند چون كه همانطور كه گفتيم پس از امدن خوانين تر كمن مرو وسرخس به حضور حسام السلطنه وبستن عهد وپيمان با شاهزاده از طرف ايران حاكمي به مرو رفته بود ولي از ان طرف نيز خان خيوه با برخي ديگر از خوانين جهت باز پس گرفتن مرو وسرخس امده بود تركمن ها كه از خان دلخور بودند به جهت حركات قبلي او همان عملي كه حكام خراسان داشتتند انجام مي دادند تنها گذاشتن تركمن ها در برابر هجوم دشمن وحال نيز در برابر خان ايستاده بودند واورا به شهر راه ندادند وخان نيز جهت ضربه زدن وتسليم كردن انها مرو را كه مركز سياسي اقتصا دي تركمن ها بود به محاصره در اورد . نيروي ايراني حاضر در انجا بيش از چند صد نفر نبود. واز طرف ايران نيز هيچ كمكي به انها نمي رسيد وان تعداد كه مانده بودند اگر راه برگشت داشتند حتما ان جا را ترك مي كردند به علت محاصره ي مرو قيمت كالاي اساسي در مرو خيلي بالا رفته بود وگندم و غلات نا ياب شده بود به همين دليل اهل مرو كه بخاطر پذبرفتن حاكميت ايران متحمل ان همه سختي شده بودند حال از ايران انتظار در خواست كمك داشتند. 1 . خورموجي ، همان منبع ص 121 / ،ايضا هدايت ، روضه الصفاي ناصري، ج15 ص8655 2 . مير پنجه ، اسمعيل خان ؛ همان منبع ، ص 44 تركمن ها اصلا به اين خاطر حاكم ايراني براي خود درخواست كرده بو دند كه اگر چنين مشكلي پيش امد قاجار مجبور شود كه لا اقل براي حفظ جان نيروي خود دست به كار شود وحال چنين نيز شده بود بهادر خان حاكم ايراني مرو كه در محاصره بود مدام به خراسان نامه مي نوشت ودر خوا ست نيرو واذوقه مي كرد وبه در خواست هاي همان شخص وامدن بزرگان تركمن بود كه اسمعيل خان رهسپار ان ديار شد .پس از حركت واطلاع به سرداران سرخس برادر قو شيدخان وپسر اراز خان ورحمان قلي خان به همراه صد نفر ازبزرگان سرخس به اردو امدند ، اين اردو در مسير خود با مشكلاتي روبرو مي شود و اين سرهنگ مدام از خيانت حكام خراسان مي نالد و اينكه سام خان ايلخاني به برادرش امير حسين خان نامه نوشته واو را از اردو جدا مي كند او هر روز اهل اردو را دور خود جمع كرد ه و با استفاده از نامه ي ارسالي برادرخود انها را در كار خود سست ميكند و شكافي بزرگ بين انها و سربازان وخوانبن ديگر ايجاد مي كند تا انكه اهل اردو از مرو به هرات فرار مي كنند و چون اهل مرو مي بينند كه قواي قاجار چنين مضحكانه رفتارمي كنند وانها را در برابر خان تنها گذاشته اند براي درامان ماندن ازغضب خان خوارزم چاره اي جز روي آوردن به حاكم او يعني مير احمد خان نمي بينند پس اهل مرو به او پيغام داده واظهار بندگي كرده واسمعيل خان را كه تنها او با چند تن از نزديكان خود مانده بود را دستگير مي كنند وخبر ان را به قراياب مي فرستند تا انكه محمد شيخ از طرف مير احمد مي آيد واو را باساير همراهان به قراياب برده و از آنجا به خيوق مي برند .1 مردم مرو كه دنبال سرپناهي براي خود بودند ودرين راه به حكام خراسان دل بسته بودند با اين عملكرد ايران به كل از جهت ايران دلسرد شدند و هم آنكه به اختلافات اساسي آنها يقين پيدا كردند واز آن طرف حاكم خيوق نيزجسور مي شود وبه سوي مرو روانه مي شود. اما در خراسان نيز تغيير وتحولاتي انجام مي گيرد يعني به جاي حسام السلطنه برادر او فريدون ميرزا ملقب به فرمانفرما عم شاه به همراه ميرزا فضل ا… وزير نظام برادر صدر اعظم به خراسان مي آيند. 2 پس از اسارت اسمعيل خان وحاكم شدن جمشيدي هابر مرو تهاجم آنها به خراسان بشيتر شد وقبايل جمشيدي دراين روند نقش بسزايي داشتند ولي به نام تركمن ها تمام مي شد. 1 مير پنجه ، اسمعيل خان ، همان منبع ، ص 76 ( تعداد اسرا 21 نفر بوده است) 2 خورموجي ، همان منبع ص 137 / ايضا ،هدايت ، روضه الصفاي ناصري ج 15 ص79 86 كه مي توان ان را در اظهار نظر مورخين ديد. به قو ل استويك مأمور انگليسي كه مي گويد (( من با چشم خودم خرابي ها وويراني ها يي را كه با دست تركمن ها وارد امده بود را ديدم هيچ يك از نواحي از قتل وغارت تركمن ها ايمن نيست ومن خود اين حقيقت را كاملاً مي دانم))1 . و گفتيم كه تمام اين غارت ها كه از طرف حكام خوارزم انجام مي گرفت .به نام تركمن ها ثبت مي شد تركمن ها وقتي ديدند كه نه خوارز م در برابر حملات دشمن به فكر انهاست ونه ايران در فكر هزينه كردن به خاطر انهاست پس به خود امدند و از بين خود شخصيتهايي را به عنوان خان ونماينده انتخاب كر دند. به همين سبب تركمن هاي آخال ، تكه وسرخس چون ديدند كه از هر طرف بر آن ها ظلم وتعدي مي شود و باوجود اظهار خدمت گزاري باز بر او به هاي آنها لشكر مي فرستند به فكر بر كنار گذاشتن اختلافات وتعيين حاكمي از سوي خود مي شوند. در اين دوره خان هايي چون قوشيدخان وارازخان ونور بردي خان وخوجام شكور در رأس امور آخال ، مرو ، سرخس وپنجده بودند ودر استر آباد محمود ايشان حاكم يموت ها شده بود وگوكلان ها نيز در قاري قلا دست به ساخت قلا پرداخته بودند. در اين زمان در ميان تركمن ها كساني ظهور مي كنند كه ايند ه ي سخت انها را راي ونظر انها رقم مي زند حال براي درك بيشتر مسايل اين دوره جند تن از خوانين بزرگ وتاثير گذار را معر في مي كنيم: قوشيدخان او فرزند عوض دردي با تير مي باشد كه در سال 1823 متولد شده است او از قبيله ي تقتميش تكه بوده است2 ، او در سرخس دستور ساخت قلعه را مي دهد و چون مردي با شعور وغيرتمند بود در شورايي به جاي خوجام شكور به عنوان خان انتخاب مي شود خوجام شكور مردي مصلحت انديش وصلح جوي بوده وساختن قلعه را ابتداي امر نوعي سركشي مي دانست به همين خاطر نيز از سرخس به عنوان قهر مي رود وپيش محمد خان جاي مي گيرد قو شيد خان معتقد بود براي حفظ و آبادي شهر صلح با ايران لازم است، او از خان هايي بود كه در راه وحدت تركمن از بسياري ار حقوق خود مي گذرد و اما در آخر بدست روس ها مسموم شده و مي ميرد.3 1 . محمود ، محمود ؛ تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس در قرن 19 ، ( تهران نشر اقبال 1367 ) ، ص 774 2 .- تر كمن خانلري و سر دار لر ي، تر جمه ي عبد العظيم ممي زاده ، دست نويس ،ص 19و 18 3 ساراي ،محمت ،همان منبع ، ص76


مبلغ واقعی 32,755 تومان    2% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 32,100 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 191

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما