این فایل شامل چکیده و مقدمه است که دارای 58 صفحه است که ۷ صفحه درتوضیحات آمده است.
مقدمه
انتخاب واژة «اسرائیل» بهعنوان نامی برای دولت یهود تازه تأسیس شده انتخابی ناگهانی نبود، زیرا این واژه ـــ که دین را به دولت ارتباط میدهد ـــ در همة دعاهای نمازهایی که در کنیسهها خوانده میشود، وجود دارد و معمولاً در نمازهای کلیساها نیز تکرار میگردد؛ بدینسبب نام اسرائیل برای مسیحیان و یهودیان حرمت یکسانی دارد.صهیونیسم نیز که بهعنوان حاصل یک تفکر دینی و سیاسی در قرن نوزدهم و بیستم م. مطرح گردید و شکل گرفت، توانست با استفاده از تحولات اروپا در این دو قرن به یک جریان فکری و سیاسی قدرتمند در میان یهودیان جهان و بسیاری از غیریهودیان، بهویژه مسیحیت تبدیل شود و آشکار است که همانگونه که این دو پدیده، یعنی، یهودیت و صهیونیسم توانستند بر یکدیگر تأثیر گذارند؛ همان تأثیر را در قشری از مسیحیت همسو با یهودیت نیز گذاشته است. به گفتة «نویهض» نویسندة کتاب ارزشمند،«پروتکلهای دانشوران صهیون»، امروز صهیونیست جهانی با یهودیت یکی است. این دو، دو روی یک سکهاند.یکی از مهمترین عواملی که صهیونیستها توانستند بر مسیحیت تأثیر گذارند و حتی آنها را تحت سیطره خود قرار دهند، واکنش گریز از «سامیستیزی» مسیحیان بود و در تبیین آن، جنگ «هیتلر» ضد یهودیان و قتل عام آنان مثال زده میشد. درپی آن، هرکس با سامیان دشمن باشد، منفور شمرده میشود؛ حتی خود عربها که اصلاً سامی نژاد هستند، در دفع تهمت سامیستیزی دچار مشکل شدهاند.در نتیجه این واکنشهای احساسی ناشی از جنایات گستاخانة نازیها سبب شد تا دو وصیت به وصایای دهگانة حضرت مسیح(ع) اضافه شود: 1. دشمن سامیها نباش. 2. باید با هرکس که دربرابر سامیها است، دشمن باشی. به این ترتیب، مسیحیهای مخالف صهیونیزم، بهعنوان یک جنبش سیاسی و حتی یهودیان غیرصهیونیست متهم میشوند که سامیستیز هستند. دکتر «دیوید رایزمن»، استاد دانشگاه آمریکایی «هاروارد»، چند سال پیش در مجلة «جویش نیوزلتر» نوشت: «صهیونیسم دارای چند حربه است، یکی اینکه با آرای یهودیان، دشمنان خود را تهدید میکند و دو سلاح دیگر وی که از سلاح اول از اهمیت کمتری برخوردار نیستند، عبارتند از: مهارت در سازماندهی و منابع مالی و سوم، هرکس را که با هدف سیاسیاش در جهت مخالف منافع اسرائیل باشد، به سامیستیزی متهم میکند.»بنابراین حربههای گوناگون صهیونیسم، مانند سامیستیزی از یکسو و از سویدیگر کمرنگ شدن اعتقادات دینی در مسیحیت با اهداف صهیونیزم و یهودیت ـــ که تعبد دربرابر تعالیم دین یهود و اطاعت از آنها مخصوص افراد سالخورده و روحانیان است ـــ و با مشابه آن چیزی که در مسیحیت بعد از رنسانس اتفاق افتاد، سازگار شد و رفتهرفته بستر مناسبی برای پدید آمدن صهیونیسم مسیحی، بهویژه در نوع پروتستان را فراهم کرد.در دنیای جدید، دین مسیحیت به شدت رنگ کثرتخواهی (pluralism) به خود گرفته است. اصولاً تقسیمبندی اولیه در درون مسیحیت، شامل سه گروه عمده، یعنی ارتدکس، کاتولیک رومی و پروتستان بود؛ اما امروزه در داخل این گروهها، تقسیمات گوناگون و فراوانی وجود دارد. درحال حاضر کلیسای ارتدکس شرقی چهار اسقف عمده دارد که ریشههای باستانی دارند؛ یعنی اسقف اعظم قسطنطنیه، اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم، همچنین تعدادی اسقف اعظم جدید نظیر شیوخ کلیساهای رومانی، بلغارستان و روسیه که بعدها بهوجود آمدهاند. در بین مجموعههای پروتستان نیز گروههای مختلفی نظیر، اسپریتوالیستها، (spiritualists) تئوسوفیستها،(Theosophists) و گروههای بسیار دیگری دیده میشوند. وضعیت آیین مسیحیت در ایالات متحده از این هم پیچیدهتر است.امروزه در امریکا صدها تشکیلات رسمی دینی وجود دارد که نه ارتدکس هستند و نه کاتولیک رومی. در میان اینها از گروههای درجه دوم و فرعی پروتستانی نظیر: متدیستها، کلیساهای مشایخی، باپتیستها، تجمعگرایان (Conqre garionalists) و «حواریون عیسی(ع)» (Disciples of christ) میتوان نام برد؛ حتی در بین این گروههای فرعی نیز تقسیمات دیگری وجود دارد.این گروهها و فرقهها تنها گوشة کوچکی از فرقههای درونی در آیین مسیحیت است؛ زیرا در قرنهای اخیر بر اثر بروز اختلافات بین مسیحیان در عقاید و مناسک دینی، فرقهها و کلیساهای دیگری در جوامع مسیحی پدید آمده است. تعداد این نوع فرقهها آنقدر زیاد است که حتی نام بردن آنها نیز کار دشواری است. اختلافات آنها نیز بهقدری آشکار و عمیق است که یک ناظر بیطرف در گمان میافتد که آیا پیروان آنها دنبالهرو دین اصلی مسیح هستند یا آنکه ادیان گوناگون را پیروی میکنند؟ بعضی از آنها در اعلا درجة توحید و بعضی دیگر نزدیک به مظاهر و مبادی شرک هستند و جالب آنکه همة آنها خود را در سایة دین مسیح جای دادهاند.یکی از ویژگیهای کلیسای پروتستانیسم، رابطه بسیار نزدیک آنها با دولتهای اروپایی است و این دولتها برای ترویج مسیحیت پروتستانیسم از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم، حمایتهای گستردة مالی، تبلیغاتی و سیاسی میکنند؛ برای نمونه در انگلستان، دولت و کلیسای پروتستان از یکدیگر جدا نیستند و ملکة انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد. نظريه در نام و عنوان پايان نامه ، مسيحيت صهيونيستى را نظريه ناميديم؛ علت آن، اين است كه نظريه يا تئورى، به معناى رأى و انديشه به كار مىرود و نيز، نمايانگر كوششى است كه براى فهم يك پديده يا علل رابطه متقابل ميان چند پديده صورت مىگيرد. در واقع، تئورى در پى تشريح آن است كه چرا پديده مشخصى رخ داده و به عبارت ديگر،آن، مجموعه يكپارچه از روابطى است كه داراى سطح معينى از اعتبارند. همچنين، نظريه، مجموعهاى از قاعدههاست كه به رفتار يا پديده خاصى مربوط مىشود، و البته، نظريه،قابل اثبات نيست؛ اما مىتوان به آن معتقد بود و از اين رو، فرضيهاى ثابت نشده است. مسيحيت مسيحيان كسانىاند كه از مسيحيت پيروى مىكنند و مسيحيت، دينى است كه به عيسى مسيح عليهالسلام منسوب است و مانند هر دين ديگرى، مشخصههايى دارد؛ مثل عيسى مسيح، پسر خدا يا تجسد واقعى خالق هستى است كه عدالت، آسايش و الگوى خوب زيستن را براى بشريت به ارمغان آورد. او آمد تا فقيران را بشارت، اسيران را رستگارى، كوران را بينايى، سركوب شوندگان را آزادى دهد. از اين رو، عيسى مسيح عليهالسلام، محورىترين عنصر مسيحيت به شمار مىآيد؛ اگر چه در اين كه آيا بايد او را پرستيد يا تنها گرامىاش داشت و از او اطاعت نمود يا فقط او را تحسين كرد و ...، اختلافاتى وجود دارد؛ ولى همه مسيحيان متفقند، ايمانى كه از آن دم مىزنند، بدون عيسى مسيح، بىمعناست و نيز عقيده دارند كه عيسى به دليل مخالفت با دستگاه سياسى روم، دستگير و مصلوب شد؛ اما او زنده است و روزى باز مىآيد. آنان كريسمس (روز تولد مسيح)، جمعه مقدس يا روز به صليب رفتن عيسى، عيد پاك يا هنگامه رستاخيز مسيح و جشن باردارى پاك مريم، را گرامى مىدارند، و كتاب عهد قديم (تورات)و جديد (انجيل) و نيز رساله پولس و چهار انجيلِ متى، مرقس، لوقا و يوحنا را به عنوان حجت دينى پذيرفتهاند. مسيحيت به سه شاخه كاملاً جدا و مخالف يكديگر، يعنى كاتوليك (جنوب اروپا و آمريكاى لاتين)، ارتدكس (اروپاى شرقى) و پروتستان (شمال اروپا و آمريكا) تقسيم يافته است. پروتستان، بر پايه انديشه مارتين لوتر آلمانى و ژان كالونِ انگليسى شكل گرفته و طى پنج قرن گذشته، در نزاعِ با كاتوليكها بهسر برده و نمونه زنده اين جدال، ايرلند شمالى است. از ديگر ويژگىهاى پروتستان، رابطه بسيار نزديك آنها با دولتهاست؛ تا حدى كه در انگليس، ملكه اليزابت، در رأس دولت و كليسا قرار دارد. فصل اول : مسيحيت در فرهنگ اسلامي مطابق آموزههاي اسلامي، حضرت عيسيبنمريم (عليهماالسلام) از پيامبران بزرگ الهي، پس از حضرت موسي(ع) به هدايت مردم پرداخت. آن حضرت به اعجاز الهي بدون پدر، از مادري پاک و برگزيده ـمريم سلام الله عليها- به دنيا آمد. حضرت عيسي پس از بعثت، به تبليغ آئين توحيد پرداخت. خداوند، معجزات مختلف و «انجيل» را به وي عطا کرد و انجيل آمدن پيامبر خاتم، حضرت محمد (ص) را بشارت داد. تلاش دشمنان وي براي کشتن و به صليب کشيدن ايشان، به خواست خداوند ناکام ماند. آنان به اشتباه، کس ديگري را به صليب کشيدند. آن حضرت به اعجاز الهي و به گونه¬اي که خداوند به آن آگاه است، در حال حيات به سوي خداوند صعود کرد. مطابق روايات اسلامي، همزمان با ظهور حضرت مهدي (عج)، حضرت عيسي (ع) باز خواهد گشت و از ياوران آن حضرت خواهد بود. پيروان آن حضرت، پس از ايشان، به تدريج از پيروي اين آئين الهي و اطاعت جانشين ايشان منحرف شدند و به تأثير افکار شرک آلود محيط، به شرک روي آوردند و به الوهيت حضرت عيسي و تثليث (وجود سه خدا) معتقد شدند. آنچه گفته شد، ديدگاه اسلام در بارة دين حضرت عيسي (ع)است که منابع اسلامي آشكارا و به تفصيل در¬بارة آن سخن گفته. فصل دوم : مسيحيت موجود مهمترين شاخصهها و آموزههاي مسيحيت کنوني - که از نظر فرهنگ اسلامي تحريف شده - عبارتند از: 1.کتاب مقدس کتاب مقدس، مجموعه اي از نوشتههايي است که مسيحيان، مقدس ميشمارند. اين کتاب از دو بخش «عهد عتيق» و «عهد جديد» تشکيل شده. عهد عتيق کتاب مقدس يهوديان است، مسيحيان نيز آن را معتبر ميدانند. عهد عتيق مجموعهاي از 39 کتاب و مطالب آن سه بخش تاريخ (17 کتاب)، حکمت، شعر و مناجات (5 کتاب) و پيش گوييهاي انبياء (17کتاب) است. عهد جديد مجموعهاي از 27 کتاب است که افراد متعددي پس از عروج حضرت عيسي(ع) آن را نوشتهاند. چهار کتاب اول عهد جديد به اناجيل چهارگانه معروف است که سرگذشت حضرت عيسي(ع) را بيان ميکند. در ادامه نامههاي مختلفي است که بزرگان مسيحي به افراد و قبايل نوشتهاند. در انتهاء مکاشفه يوحنّا است. 2. تثليث مسيحيان، خداوند را داراي يک ذات و سه اقنوم (شخص) ميدانند. به دليل اعتقاد به يکتايي ذات، خود را يکتاپرست و به دليل اعتقاد به سه اقنوم يا شخص خود را پيرو تثليث ميدانند. «پدر» ، «پسر» و «روح القدس» سه رکن اين تثليثاند. پدر در عين استقلال از پسر و روح القدس، با آنها هم ذات است. مسيحيان، جايگاه نخست خدايي را به پدر، جايگاه دوم را به پسر و جايگاه سوم را به روح القدس ميدهند و عمومًا پسر و روح القدس را از پدر و روح القدس را از پدر و پسر ميدانند. حضرت عيسي مسيح (ع) درانديشه مسيحيان پسر خدا، و دومين رکن تثليث به شمار ميآيد. روح القدس بر خلافانديشة اسلامي فرشته نيست، بلکه خداست. او همانند پدر و پسر شخصيتي مستقل دارد و نبايد او را فقط تأثير يا قدرت خداوند به شمار آورد. به اعتقاد مسيحيان، او از طرف پدر فرستاده شده تا دارندگان ايمان را به مشارکت صميمانه و پيروي عيسي رهنمون سازد (يوحنّا 14: 16 – 18). او خداي نا محدود و مشخصي است که در قلبهاي مؤمنان زندگي ميکند و سزاوار پرستش و اطاعت است (مرقس 1: 11) طبيعت اين سه اقنوم و کيفيت رابطه آنها با يکديگر، مشکل مهمي در تاريخ الهيات مسيحي است. ارباب کليسا در چگونگي توجيه يگانگي خدا در عين سه گانگي، همواره اختلاف داشتهاند.انديشمندان مسيحي براي گريز از اشکالات و شبهات تثليث در نهايت گفتهاند: «طبيعت سه گانه خدا يک راز است و نمي توان آن را با تعابير بشري بيان کرد.» 3. الوهيت حضرت عيسي: «فيض وسلامتي از جانب پدرما –خدا- و عيسيمسيح خداوند بر شما باد» (رساله اول پولس به قرنتينيان 3:1 )؛ «ومن ديده شهادت ميدهم كه اين است پسر خدا» (انجيل يوحنّا 34:1 ) حقيقت عيسي(ع) از مباحث بنيادين الهيات مسيحي است. از آغاز تاريخ مسيحيت ديدگاههاي مختلفي دربارة شخصيت عيسيمسيح(ع) ارائه شده است. فرقههايي بر نفي الوهيت ايشان و انسان بودن او تأكيد داشتهاند. «اَبيونيها» ((Ebionites از موحدان اوليه مسيحي بهشمار ميآيند. آنان عيسي را فقط رسولخدا دانسته و مقام الوهيت را به ذات مقدس الهي منحصر ميدانستند. در چند قرن اخير هم نهضتهايي كه مخالف با عقيده الوهيت حضرت عيسي(ع) هستند، احيا شدهاند. مكتب يونيتاريانيزم ((Unitarianism از آن جمله است كه بر يگانهانگاري خدا و نفي الوهيت مسيح(ع) و روحالقدس تأكيد دارد. هم اكنون نيز هزاران نفر در ميان فرقههاي مسيحي معتقد به يكتاپرستي و نفي تثليثاند. با وجود اين، تفكر غالب جهان مسيحيت، اعتقاد به الوهيت حضرت عيسي(ع) است. عيسي را پسرخدا و در عين حال خدا و ركن دوم تثليث ميدانند. در بيانية مشترك «پاپ ژان پل دوم» رهبر فقيد كاتوليكهاي جهان و «پاپ ماردنخاي چهارم» رهبر كليساي شرق آشوري آمده است: «ما به عنوان وارثان و نگهبانان ايماني كه از رسولان به ما رسيده و پدران مشترك ما در اعتقادنامه نيقيه آن را صريحاً اعلام كردهاند، به يك خداوند عيسيمسيح، پسر يگانه خدا، مولود جاوداني از پدر كه در ايام آخر از آسمان نزول كرد و براي نجات ما انسان گرديد، اعتراف ميكنيم
مبلغ واقعی 21,837 تومان 2% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 21,400 تومان