محل لوگو

اهداف سياسي آمريكا در منطقه خليج فارس بعد از 11 سپتامبر


فایل در 46 صفحه قرار داردکه 7 صفحه در توضیحات قرار دادیم که قسمتی از فایل اول را در توضیحات قرار دادیم

اهداف سياسي آمريكا در منطقه خليج فارس بعد از 11 سپتامبر
فهرست

عنوان

صفحه

مقدمه:

 

گفتار اول: تسلط بر ذخاير نفتي منطقه خليج فارس

 

گفتار دوم: حمايت از امنيت رژيم اسرائيل و تثبيت آن

 

گفتار سوم: حمايت از روند صلح اعراب و اسرائيل

 

گفتار چهارم: ايجاد دگرگوني و براندازيهاي نظامهاي ديكتاتور

 

1-ايران

 

الف- ايجاد شكاف در داخل ايران

 

ب-ادعاي بن بست نظام

 

ج-زمينه سازي براي حمله به ايران

 

2-عراق

 

الف-اهداف سياسي

 

ب-اهداف اقتصادي

 

ج-كاهش هزينه هاي حضور آمريكا در منطقه خاورميانه و خليج فارس

 

 

مقدمه:

دوماه بيش از حوادث يازده سپتامبر، حسنين هيكل، روزنامه نگار و روشنفكر مصري، از گزارش مستند گروه جمهوريخواه بر كاخ سفيد پرده برداشت: وي هدف اصلي آنان را اين گونه بيان كرد «جهانيان بايد سروري آمريكا بر عالم را بپذيرند و آمريكا نيز با ابزارهاي خاص خود بايد در اين زمينه گام بردارد ولي لازم نيست اين هدف در قالب اعلاميه هاي رسمي و موضعگيري هاي سياسي ابراز شود.»[1]

بر اسا اين گزارش، ديك چيني مامور ساماندهي پنج گروه مطالعاتي مي شود تا رهبر آينده ايالات متحده را تنظيم كند. در تعريف عملياتي طرح راهبردي مزبور آمده است كه آمريكا بريا حفظ برتري سياسي، اقتصادي و نظامي خونين، نبايد خود را به پيمانها و معاهدات موجود محدود كند، بلكه فقط بايد بر اساس منافع خود تصميم گيري كند. كلينتون به دليل فقدان مشروعيت اخلاقي، ناچار بود براي كسب مشروعيت در قالب پيمانهاي بين المللي عمل كند. ولي جمهوري خواهان چنين مشكلي ندارند. بر اين اساس امريكا بايد سايت هاي خود را در قالب مناطق و نه دولت ها تعريف كند و براي حفظ تدابير منطقه اي خود مي تواند به دولت هاي مخالف حمله كند. آمريكا نبايد به طور علني و در شعارهاي اعلامي، خود را رئيس عالم بنامد، زيرا اين امر مشكلات زيادي را براي اايلات متحده به وجود مي آورد، اما در عمل بايد همين سياست رهبري جهاني را پيگيري كند.[2]

در بخش ديگري از توصيه هاي گروه راهبردي، اين عبارت به طور صريح ذكر شده است: لزوم بازداشتن ايران از دستيابي به تسليحات راهبردي و ضرورت اقدام براي سرنگوني حكومت انقلاب اسلامي، در توصيه هفتم، اين نبرد در قالب روش شماره يك تكميل مي شود تشويق به ايجاد تغيير در ايران از راههاي سياسي از داخل ممكن است. ولي تغيير در عراق بايد از طريق حمله نظامي خارجي، كودتا يا انقلاب داخلي باشد.[3]

گزارش داهبردي مزبور خط مشي كلي ايالات منحده را در نحولات اخير نشان ميدهد و بوش از حوادث يازده سپتامبر به عنوان فرصتي براي اجراي پروژه گروه تحقيقاتي ديك چيني استفاده كرده است.

بنابراين، شواهد نشان مي دهد كه آمريكا به دنبال رياست بر عالم است و براي كسب اين هدف حق حيات و آرامش انسان ها و حقوقي همچون استقلال و حاكميت دولت ها را به رسميت نمي شناسد. علاوه بر آن مشاهده يم شود كه بوش و ديگر ياران او در پيشبرد راهبرد خود، از شعارهاي انسان دوستانه بر مبناي مدرنيته استفاده مي كنند، ولي در عمل همان راهي را مي روند كه هيتلر رفت و به اين ترتيب، در صدد هستند كه به اقتدار جهاني دست يابند.

تلاش امريكا براي استلا بر جهان و از ميدان به در كردن رقباي گذشته و حال با سياست هائي همچون ميليتاريستي كردن روابط بين المللي و فرافكني مشكلات حاصل از ركود اقتصادي ايالات متحده اعمال مي شود.

در بهمن ماه سال 1380، 60 روشنفكر امريكائي با ارسال نامه اي براي جرج دبليو بوش از عمليات نظامي او به بهانه مقابله با تروريسم حمايت كردند.[4] اقدام مزبور مبين اين واقعيت است كه ايالات متحده آمريكا آخرين ابزارها و امكانات خود را براي آغاز جنگي فراگير با هدف هژموني بر جهان به كار گرفته است. بر اين اساس مي توان مباني و ريشه هاي توسعه و ژزموني طلبي ايالات متحده آمريكا را در افكار روشنفكران و البته به قدرذت در واشنگتن رديابي كرد.[5]

فوكوياما در تحليل تاريخي پايان تاريخ و آخرين انسان، تلاش كرده بود كه توجيهات لازم را بريا سياست هاي مداخله جوبانه آمريكا فراهم آورد. بهخ اعتقاد او، گرچه ديكتاتورهاي چپ و راست فرو پاشيده اند، ولي دموكراسي ليبرال تنها آرمان سياسي منسجمي است كه مناطق و فرهنگ هاي مختلف جهان را به هم پويند ميدهد و انقلاب ليبرال در انديشه اقتصادي هميشه با تحول به سوي آزادي سياسي در سراسر دنيا همراه بوده است. هانتينگتون و فوكوياما دنباله رو راست جديد و افراطي گراياتني هستند كه از دهه 1980، با هدف احياي ارزشهاي سنتي آمريكا و بازسازي ساختار قدرت آن كشور در نظام بين المللي، به عرصه سياست و حكومت آمريكا پيوند خورده اند و فارغ از حاكميت جمهوري خواهان يا دموكرات ها در كاخ سفيد، اهداف خود را دنبال مي كنند. يازده سپتامبر و حوادث بعد از آن. بهن ويژه مخالفت گسترده ديگر كشورها با سياست يكجانبه گرايانه آمريكا، بوش و گروه سياسي – نظامي او را به طراحي راهبردي بلند مدت واداشت كه در قالب آن، فروپاشي هژموني آمريكا به تعويق بيفتد و ابتكار عمل سياسي جهان بار ديگر به كاخ سفيد بازگردد. براي اين هدف راهبردي چند مرحله اي اتخلذ شد كه هر مرحله، امكانات، هزينه ها و موانع خاص خود را دارد. ورود به ماجرا از طريق سياست فراگير تبليغاتي (بمباران خبر و تحليل) صورت مي گيرد، كه گستره آن از داخل آمريكا تا اقصي نقاط جهان (به ويژه كشورهاي هدف) را در بر خواهد گرفت.[6]

پس از توان ظنامي براي تحميل سياست ها و خواسته هاي سياسي استفاده مي شود. بطور خلاصه اوايل ماه سپتامبر دولت آمريكا، و هيئت حاكمه آن، نه تنها از لحاظ داخلي دست به گريبان ركود اقتصادي، بلكه از جيث سياسي نيز سخت زير محاصره بود و اعتراض هاي كارگري و دانشجوئي و اقليت هاي نژادي به ويژه سياهان و لاتين ها در حال اوج گيري بودند.[7] از لحاظ بين المللي نيز هژموني آمريكا زير سؤال رفته بود و نزديك ترين دوستان او يعني كشورهاي اروپائي و كانادا راه مستقل خود را در پيش گرفته بودند و از دولت آمريكا سخت انتقاد مي كردند.

با چنين پيش زمينه هائي ذهني مي توان درك كرد كه فاجعه يازده سپتامبر 2001 از لحاظ سياسي چه مائده آسماني در راستاي دستيابي به اهداف سياسي خود در مناطق مختلف دنيا قرار داد.[8]

گفتار اول: تسلط بر ذخاير نفتي منطقه خليج فارس

يكي از مهمترين مباني اهميت و موقعيت استراتژيك و ژئوپولتيك خليج فارس وجود ذخاير عظيم نفت و گاز در آن است. حدود 66 درصد ذخاير شناخته شده نفت جهان در اين منطقه دارد (دو سوم كل ذخاير نفتي شناخته شده جهان) حدود 60 درصد نفت جهان از توليدات هشت كشور نفتي خليج فارس تأمين مي شود كه حدوداً بيش از پانزده برابر توليد داخلي نفت آمريما است. عربستان سعودي با جمعيتي برابر 3 درصد جمعيت ايالات متحده آمريكا به تنهايي داراي 8 تا 9 برابر ذخاير نفتي آمريكاست. به علاوه اين كشور از مجموع 61 حوزه نفتي شناخته شده خود تنها 22 حوزه را مورد بهره برداري قرار داده است. طبق آمار سال 1994 آمريكا با 2/30 ميليارد بشكه ذخيره نفتي تنها 2 درصد كل ذخاير نفت و عربستان سعودي با 2/261 ميليارد بشكه ذخيره نفتي به تنهايي حدود 9/25% كل ذخاير جهاني نفت را دارا هستند.[9] كويت به منزله يك كشور ذره اي با 5/96 ميليارد بشكه ذخيره نفت حدود 6/9 درصد از كل ذخاير جهاني نفت يعني بيش از سه برابر كل ذخاير آمريكا را در خود ذخيره دارد.[10] ثبت ذخيره به توليد نفت و يا سالهاي عمر ذخاير نفت آمريكا تنها حدود 8/9 سال عربستان سعدي 6/83 سال و كل خاوريمانه (بدون احتساب شمال آفريقا) 4/93 سال مي باشد. بدين ترتيب آمار و ارقام فوق ميزان اهميت و حساسيت منطقه را از نظر نفت و يكي از دلائل عمده توجه شديد آمريكا را به منطقه نشان مي دهد.[11]

جدا از وجود ذخاير عظيم نفت در منطقه بايد به اين نكته ظريف اقتصادي نيز توجه كنيم كه بنا به دلائل مختلف ازجملع ويژگيهاي زمين شناسي خليج فارس، هزينه توليد نفت اين منطقه در مقايسه با ساير نقاط دنيا به ويژه آمريكا بسيار كم هزينه تر بوده و لذا ارزانتر تمام مي شود.[12]

چنانچه هزينه توليد يك بشكه در خليج فارس، پايين ترين هزينه توليد در جهان محسوب مي شود و تمام جزيي از هزينه توليد در مناطق رقيب ازجمله آفريقاي شمالي است لذا شايان توجه است كه اين نكته ظريف اقتصادي را هم در منطقه خليج فارس علاوه بر نفت، داراي ذخاير قابل توجه گاز طبيعي نيز مي باشد. بر اساس آمارهاي سال 1996 كشورهاي منطقه داراي 32 درصد يا حدود يك سوم كل ذخاير گاز طبيعي جهان هستند (3/1594 تريليون فوت مكعب) در حالي كه آمريكا تنها داراي 3/3 درصد از كل ذخاير گاز جهان مي باشد. در ميان كشورهاي منطقه ايران به تنهايي 9/14 درصد منابع گازي جهان را در خود ذخيره دارد (6/741 تريليون فوت مكعب) اين كشور از نظر مرتبه جهاني دومين كشور در جهان پس از فدراسيون روسيهع قرار دارد با (1700 تريليون فوت مكعب گاز)

آمريكا به عنوان يك كشور عمده توليد كننده نفت و صاحب قديمي ترين صنعت نفت جهان از پايان جنگ جهاني دوم به بعد به تدريج واردات نفت خود را از منابع خارجي افزايش داد.[13]

 

[1]- خسنين هيكل. گزارش محرمانه تيم سايت خارجي بوش، ماهنامة هدايت، سال 4، شماره 8 (27 بهمن 1380) ص 16

[2]حسنين هيكل همان ص 17

[3]-نگاهي به استراتژي امنيت ملي بوش، امريكن پرسپكتيو، روزنامه ياس نو (11/3/82)

[4]- مگاهي به استراتژي امنيت ملي بوش، امكريكن پرسپكتيو، روزنامة ياس نو (11/3/82)

[5]- امير سيدين، تهديد واشنگتن، تصميم هاي تهران: وضعيت فوق العاده؟ ايران سياسي (20/12/80) ص 13

[6]- چگونه آمريكا استراتژي تك قطبي را در جهان اعمال خواهد كرد، روزنامه اطلاعات (24/1/81)

[7]- آمريكا دنيا را به كدام سو ميبرد – به كوشش بنياد فرهنگي پژوهش غرب شناسي (تهران: انتشارات سروش پائيز 1382)

[8]- منوجهر محمدي، استراتژي نظامي آمريكا بعد از يازده سپتامبر 0تهران: انتشارات سروش 1382) ص 55

[9]- امير اسديان، سياست امنيتي آمريكا در خليج فارس (اهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1381) ص 14

[10]-آلوا رودباري، كويت (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي 1375) ص 3

[11]-قدير نصري مشكين، امنيت نفت در هزاره جديد-ژئواكونومي در برابر استراتژي، اطلاعات سياسي – اقتصادي ش 166-165 0خرداد و تير 1380) ص 58

[12]-محمدعلي امامي، عوامل تأثيرگذار داخلي در خليج فارس، (تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي) 1380 ص 276

[13]- عليرضا سلطاني، طرحهاي منطقه اي گاز در خليج فارس، گاهنامه تحليل سياست خارجي و نظام بين الملل شماره 37، آذرماه 1380، ص 33


مبلغ واقعی 36,701 تومان    3% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 35,600 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 200

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما