محل لوگو

تاریخ صدر اسلام


در دو فایل قرار دارد که یکی از فایلها را در توضیحات قرار می دهیم که ۵ صفحه می باشد.

سازمان حكومتي در صدر اسلام

مقدمه

دعوت اسلامي‌ از آغاز، جهان شمول بود و ماهيتي انساني داشت؛ دعوتي كه همه قشرهاي جامعه را به پرستش خداي يگانه فرامي‌ خواند. آيين جديد، افراد جامعه را به بينش، خردورزي و تدبر در گذشته انسان ها و سير تحول جوامع و شناخت و دريافت قوانين الهي، كه براي تمامي‌ ادوار زندگي بشر و سعادت او وضع شده بود، فرا مي‌ خواند. تعاليم اسلامي‌، برگرفته از واقعيت بود، از اين رو مي‌ بايست با عادت ها و رسومي‌ كه در جامعه آن روز حاكم بود و با مباني و اصول اسلام مغايرت نداشت به نحوي كناربيايد. با در نظر گرفتن اين امر و اين كه آيين جديد، در جامعه عربي پا مي‌ گرفت، زبان عربي زبان قرآن و زبان عبادت هاي اسلامي‌ شد. پيامبراكرم(ص) با رسوم و عادت ها و انديشه هاي آن روز جامعه عربي، دونوع برخورد داشت: با بعضي مبارزه كرد و پاره اي از آن ها را كه ارزش هاي اجتماعي و شايستگي بالايي داشت، ابقا كرد. اين بخش شامل عناصري بود كه مدنيت عربي را تشكيل مي‌ داد و براي ديگر جوامع مفيد و كارآمد بود و لذا اسلام كوشيد تا اين بخش از روابط اجتماعي را به جهان عرضه كرده و آن را ميان مردم بگستراند. اما عادت ها و رسومي‌ كه با روح اسلام و جهان شمولي آن سازگاري نداشت به دليل فراهم نبودن شرايط و موقعيت مناسب، به سستي گراييد كه اين سير نزولي نسبت به متغيربودن شرايط زمان و مكان، متفاوت بود. پيامبر(ص) چهل سال قبل از بعثت و سيزده سال دوران رسالت خود را در مكه سپري كرد و به نشر احكام الهي و رسالت خويش پرداخت. محوربودن مكه در امر فعاليت هاي بازرگاني، زمينه را فراهم كرد تا پيامبر(ص) [پيش از بعثت] در امور بازرگاني خبره شده و خود نيز بدان بپردازد. هجرت پيامبر(ص) به مدينه، آن حضرت را وا مي‌ داشت تا به مسائل و مشكلات مردم آن سامان - كه عمدتا كشاورز بودند - رسيدگي كند. با توجه به اين كه مكه و مدينه دوشهر مهم بودند، پيامبر(ص) برآن شد تا تمام تلاش خود را مصروف رسيدگي به مسائلي كه با تمدن و شهرنشيني ارتباط داشت، كند. از اين رو مي‌ توان اسلام را در تفكر و سازمان دهي اداري و حكومتي، دين تمدن و ترقي دانست.

سيستم حكومت پيامبر(ص) در مدينه

با هجرت پيامبر(ص) به مدينه، حكومت اسلامي‌ تولد يافت. مسلمانان اين رخداد را آغاز تاريخ اسلامي‌ قراردادند. قلمرو حكومت اسلامي‌ در آغاز، به مدينه محدود بود و پيامبر گرامي‌ اسلام در اين مرحله، شرط مسلمان شدن را در هجرت به مدينه و سكونت در آن مي‌ دانست. اين شرط هم چنان پابرجا بود تا اين كه مكه، توسط مسلمانان فتح شد و از اين زمان بود كه شرط هجرت براي مسلمان شدن لغو شد. پيامبر(ص) با پاره اي از قبايل ساكن حجاز و به ويژه ساكنان اطراف مدينه، پيمان هايي بست. اين پيمان ها، آنان را به بي طرفي و يا حمايت از آيين جديد ملزم مي‌ ساخت. اين اقدام پيامبر در گسترش قلمرو اسلام موثر بود. اما پيامبر از همان آغاز نسبت به اين پيمان ها با ديده ترديد وشك مي‌ نگريست و اين امر از آيات ذيل، مشهود است: "الاعراب اشد كفرا ونفاقا واجدر ان لايعلموا حدود ماانزل الله علي رسوله" [1]. "وقالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا ولمايدخل الايمان في قلوبكم" [2]. اسلام تنها به اقامه فرايض و مراسم ديني اكتفا نكرده، بلكه توجه فراواني به مسائل زندگي افراد جامعه داشت و اين توجه، دربردارنده انديشه مشخص و موضع گيري خاصي(كه بر افعال و سلوك فرد تاثير مستقيم دارد) بود. از اين رو بود كه مسلمانان الزاماً بايد گرد پيامبر جمع مي‌ شدند تا آن حضرت، آنان را با رهنمودهاي اسلام، آشنا ساخته و از چشمه زلال انديشه اسلامي‌ سيراب سازد. در اين مرحله، مسلمانان درخطر بودند و مي‌ بايست از اسلام و پيروان آن حمايت و در راه دفاع از دولت اسلامي‌ توسعه آن تلاش مي‌ شد، از اين رو پيامبر(ص) سكونت مسلمانان را در مدينه الزامي‌ دانست. تلاش پيامبر(ص) پس از هجرت به مدينه براين بود كه دولت خود را نمونه و مبتني براساسي صحيح استوار سازد تا افراد جامعه توانايي آيين جديد را در ارائه خوشبختي و سعادت دريابند و شخص پيامبر(ص) از استحكام اين پايگاه در نشر دعوت خويش اطمينان حاصل كند، چه اين كه اگر اين پايگاه سستي پذيرد، منشأ تهديدي براي اين دعوت اجتماعي و سياسي خواهد بود. سازمان دهي اداري ارائه شده توسط پيامبر(ص) بسيار ساده و روشن بود و نياز به گماردن افرادي ثابت براي اداره آن نداشت و توجه پيامبر(ص) ابتدائاً به امور ديني و اخلاقي و ايجاد جامعه اي مرتبط با هم و متحدبود كه خود ايشان درراس آن قرارداشت و به دليل آشنايي كامل با اسلام و به عنوان پيامبري كه وحي بر او نازل مي‌ شود و او تعاليم اسلام را به مردم مي‌ رساند، پيشواي مطاع بود. از اين رو لازم مي‌ ديد كه قدرت را به تنهايي دردست گيرد. سيستم حكومتي جديد توجه خاصي به قدرت عالي مركزي - كه هنوز در مدينه به وجود نيامده و در مكه نيز سست بود - داشت و حاكميت بر جامعه اسلامي‌ را از آن خدا مي‌ دانست، زيرا خداوند فرموده است: "هو الاول والآخر والظاهر والباطن وهو بكل شيء عليم." [3] "ولله ما في السموات وما في الارض." [4] "وقل اللهم مالك الملك توتي الملك من تشاء وتنزع الملك ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شيء قدير." [5] بر همين اساس، پيروي از فرمان الهي بر بندگان واجب است و كيفر نافرماني از او آتش دوزخ است. قرآن كريم كه تجلي گاه اوامر و تعاليم الهي است، از طريق پيامبر(ص) براي مردم فرستاده شد؛ پيامبري كه از جنس بشر است و به دليل ويژگي او، اين شايستگي را يافت تا پيام خدا را به مردم برساند و برگزيده خدا باشد، چه او آشناترين فرد به اوامر حق است و هم او مژده دهنده و هشداردهنده است، لذا خداوند در بيش از بيست آيه، اطاعت از پيامبر را واجب مي‌ شمارد كه به چند مورد آن اشاره مي‌ كنيم: "ومن يطع الله ورسوله يدخله جنات تجري من تحتهاالانهار." [6] "من يطع الرسول فقد اطاع الله." [7] "ومن يعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبينا" [8] و "ومن يعص الله ورسوله فان له نار جهنم خالدين فيها ابدا". [9] همان گونه كه گفتيم، حكومت در جامعهاسلامي‌ از آن خدا است، اما با توجه به اين كه تفكر اسلامي‌ با تجسيد و شكل مادي دادن خدا مخالف است و آن را نمي‌ پذيرد، لذا اداره نظام و حكومت عيني بر جامعه آن(چيزي كه امروزهAuthority خوانده مي‌ شود) بر عهده رسول خدا بود و قرآن كريم در آيات زيادي حكومت پيامبر را تثبيت و مردم را به اطاعت از او دعوت كرده و آن را اطاعت از خدا دانسته و شرط اساسي اسلام شمرده است: "فلا وربك لايومنون حتي يحكموك فيما شجر بينهم ثم لايجدوا في انفسهم حرجا مما فضيت ويسلموا تسليما." [10] مي‌ بينيم كه پيامبر(ص) احكام قرآني را در امور حكومتي و اجرايي به كار مي‌ گرفت، اما باتوجه به كلي بودن احكام و دستورهاي قرآن، شرح و تفسير احكام و اجراي آن به شخص پيامبر واگذاشته شده بود تا آن گونه كه او ضروري مي‌ داند، اجرا كند. و بدين ترتيب، پيامبر از قدرت اداري - اجرايي زيادي بهره مند بود. سيستم اداري اي كه پيامبر(ص) وضع كرده بود، كارگران و عوامل اجرايي ثابت و دائمي‌ زيادي نداشت. او كارها را به حسب نياز به افرادي وا مي‌ گذارد و پس از انجام آن، آنان را از مسئوليت معاف مي‌ داشت. در سيستم حكومتي او - آن گونه كه امروز در سيستم هاي حكومتي رايج است - سلسله مراتب رايج نبود، بلكه پيامبر(ص) بنا به فرمان خدا: "وامرهم شوري بينهم" [11] "وشاورهم في الامر" [12] در كارهاي حكومتي با ياران خويش مشورت مي‌ كرد و آنان نظريات پيامبر(ص) را ناديده نمي‌ گرفتند و پيامبر(ص) نيز مكان و اعضايي ثابت براي مشورت درنظر نگرفت و فرمان هاي صادره نيز با نام آن حضرت صادر مي‌ شد. چگونگي سيستم اداري و حكومتي پيامبر(ص) از منشوري كه در سال دوم هجري [13] صادر كرده، نمايان است؛ آن حضرت در اين فرمان به ترسيم خطوط كلي و اصلي سازمان دهي حكومت، اجتماع و ايجاد هماهنگي ميان آن دو پرداخت. اين فرمان چگونگي اوضاع جامعه نوين اسلامي‌ را كه در آن مردم امتي واحد شده و معتقد به خداي يگانه و پيرو حاكمي‌ واحد و دستورهاي ديني يك سان اند، روشن مي‌ كند. اسلام، امتي را به وجود مي‌آورد كه روابط آنان مبتني بر عقايد ديني بود، نه براساس خويشاوندي و روابط اقليمي‌. اين امت، قابليت فزوني گرفتن و يا كاهش يافتن داشت و اين تغيير جمعيت، ارتباط تنگاتنگي باشمار افرادي كه به آن مي‌ پيوستند و يا آن را رها مي‌ كردند، داشت و متكي بر ارتباطات معنوي و اخلاقي بود و سياستي كه در آن مطرح بود،آميخته به اخلاق اسلامي‌ بود، و روابط قبيله اي تحت الشعاع روابط ديني قرارگرفته بود. اين امت با پيوندي كه با يكديگر دارند، از ديگر امت ها متمايزند. در منشور پيامبر(ص) آمده است كه پيمان و عهد الهي يكي است و تنها مؤمنان بر يكديگر ولايت دارند و مسلمانان، كه مجموعه اي برتر از ديگر مجموعه ها است، با همدلي در برابر تمامي‌ گروه ها مي‌ ايستند و از افراد اين امت حمايت مي‌ كنند. مسئوليت آنان در تمامي‌ شرايط يكسان است. و ميان كوچك و بزرگ، نيازمند و ثروتمند تفاوتي نيست. هريك از افراد اين امت موظف است تا هركه را بخواهد درپناه خود بگيرد و تمامي‌ مسلمانان در مورد فردي كه به نام اسلام از آنان حمايت و پناهندگي بخواهد، وظيفه دارند او را درپناه خود قراردهند. هرچند اين مورد، از رسوم و شيوه هايي است كه از روزگاران كهن درميان قبايل حاكم بود، اما اسلام براي حفظ اتحاد و يگانگي مسلمانان - كه اكنون جاي دسته بندي هاي قبيله اي را گرفته - آن را محور قرار داده است. هم چنين در منشور ذكر شده، مؤمنان را جمعيت واحدي مي‌ داند كه هر يك بايد از ديگري حمايت كند. آنان هم چنين بايد به كمك بينوايان از اهل ايمان شتافته و آن گونه كه درخور توان و شايسته است آنان را مدد رسانند و بايد عدالت و قسط در ميان آنان حاكم باشد و خون مسلمان تنها با خون يك مسلمان ديگر هم سنگ است. مورد اخير، خلاف رسم رايج جاهليت بود كه ديه افراد، براساس جايگاه اجتماعي آنان تعيين مي‌ شد. در جاي ديگر منشور، به وحدت امت اسلامي‌ و جهت گيري آن دربرابر جرايمي‌ كه امنيت جامعه اسلامي‌ را مختل مي‌ كند، اشاره شده است و مؤمنان پرهيزگار را موظف كرده تا دربرابر كسي كه درصدد تعدي و ستم كاري و ايجاد فتنه ميان مؤمنان است، برخورد قطعي كنند، هرچند اين متجاوز، فرزند يكي از آنان باشد. به بخشي از منشور كه به مسائل امنيتي اشاره دارد توجه كنيم: "براي هيچ مؤمني كه متن اين منشور را پذيرفته و به خدا و قيامت ايمان آورده است جايز نيست كسي را كه مرتكب قتل شده ياري كند يا او را پناه دهد. و هركس كه چنين كسي را ياري كند و يا پناه دهد، لعنت خدا بر او باد و در روزقيامت مشمول غضب خداوند است و گواهي آنان پذيرفته نخواهدشد." و براساس اين پيام، مؤمنان از حمايت، دوستي و تلاش در راه آزادكردن جاني - اگرچه فرزند باشد - منع شده اند. اين بخش از منشور پيامبر(ص) به روابط صحيح و سالم اجتماعي و وجوب همدستي و همكاري مسلمانان در حفظ امنيت جامعه و تحت پيگرد قراردادن مفسد، تاكيد شديد دارد، از اين رو قوه اجرائيه تنها به دست مسلمانان - به عنوان يك جمعيت و امت واحد - و به صورت جمعيتي اداره مي‌ شود و ديگر افراد كه از اجزاي اين امت نيستند در اين امر سهمي‌ ندارند. حكومت پيامبراكرم(ص) ديگر مجموعه هاي عشايري را ناديده نگرفته و پاي بندي آنان به همكاري با يكديگر، حق سلطه بر غلامان، عاقله و ديگر حقوق را براي آنان محفوظ داشتند. آن حضرت، برخي از سازمان دهي عشايري مانند سكونت در زمين مادري، پرداخت ديه براساس شيوه رايج در عشاير قبل از پذيرفتن اسلام و كمك رساني به افراد قبيله اي را كه در مخمصه افتاده بودند، پذيرفت و دركنار اين مسائل، مسئوليت آنها را درقبال اسلام و مسلمانان گوشزد كرد. آن حضرت در بخشي از منشور خود، با اشاره به اين موضوع مي‌ فرمايد: "...علي ربعهم، يتعاقلون معاقلهمالاولي وكل طائفه تفدي عانيها بالمعروف والقسط بين المؤمنين؛ در سرزمين خود زندگي كنند و شيوه پيشين خود را(در پرداخت ديه) دنبال كنند و هر طايفه اي به نحو شايسته اي با پرداخت فديه، اسيران را آزاد سازد و به عدل ميان مومنان عمل كنند."(3-10) واژه طايفه كه در منشور آمده بيانگر اين است كه هر عشيره از چندطايفه تشكيل شده، اگرچه دقيقاً منظور از واژه طايفه را نمي‌ دانيم. در جاي ديگر اين منشور آمده است كه هيچ مؤمني نبايد با غلام مومن ديگري هم پيمان شود(12- ب)


مبلغ واقعی 18,061 تومان    2% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 17,700 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۴ بهمن ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 196

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما