محل لوگو

تاسیسات ساختمان


این فایل در ۱۲۰ صفحه قرار دارد که ۱۰ صفحه در اختیار شما قرار می دهیم.

انتقال حرارت هدايتي از يك جدار ساده: جداره‌هاي ساختمان برحسب اينكه دماي داخل آن كمتر يا بيشتر از دماي خارج باشد، همواره مقداري حرارت را به صورت هدايت به ساختمان وارد يا از آن خارج مي‌كنند. مقدار اين انتقال حرارت براي يك جدار ساده از فرمول زير به دست مي‌آيد: كه در آن: شدت جريان گرمايي در واحد زمان [Btu/hr] = H ضريب هدايت حرارتي جدار [Btu. In/ft2 . hr. F] = K مساحت جدار [ft2] = A دماي سمت گرمتر [F] = t1 دماي سمت سردتر[F] = t2 ضخامت جدار [in] = X اكنون به فرمول فوق توجه كنيد، شباهت تامي بين آن و فرمول شدت جريان الكتريكي مشاهده مي‌شود، بنابراين مقاومت حرارتي واحد سطح جدار را مي‌توانيم به صورت زير تعريف كنيم: انتقال حرارت از جدار مركب: جداره‌هاي ساختمان اغلب از لايه‌هاي مختلف با مواد مختلف تشكيل مي‌شوند، بطوريكه ديگر جدارة ساده تلقي نگرديده بعنوان جدارة مركب شناخته مي‌شوند. مقاومت حرارتي جدار مركب برابر خواهد بود با حاصل جمع مقاومت لايه‌هاي تشكيل دهندة آن: مقاومت حرارتي جدار مركب در جريان حرارتي بين هواي خارج و هواي داخل ساختمان همواره لاية بسيار نازكي از هوا در طرفين جدار ساختمان وجود دارد كه به سطح چسبيده و همچون يك مقاومت حرارتي در برابر جريان حرارت عمل مي‌نمايد. ضريب هدايت حرارتي واحد سطح اين لاية بسيار نازك را به f و مقاومت آن را كه به مقاومت فيلم هوا مرسوم است به نشان مي‌دهند و مقدار آن بستگي به سرعت جريان هوا دارد. 1- دماي طرح خارج ـ دماي طرح خارج عبارتست از ميانگين حداقل دماي هواي خارج در زمستان يا حداكثر دماي هواي خارج در تابستان كه توسط سازمان هواشناسي طي چند سال ثبت گرديده است. 2- دماي طرح داخل ـ شرايط طرح داخل از نظر دما و رطوبت نسبي، در ساختمانهاي مسكوني و تجاري بر پاية شرايط آسايش انسان و در ساختمانهاي صنعتي و كارخانجات معمولاً براساس مقتضيات محصول توليدي آنها بگونه‌اي تعيين مي‌گردد كه به كيفيت محصول لطمه‌اي وارد نيايد. در تعيين شرايط طرح داخل در ساختمانهاي مسكوني و تجاري، علاوه بر توجه به احساس راحتي ساكنين بايد دقت نمود كه تغيير شرايط طرح در بخش‌هاي مختلف ساختمان نسبت به يكديگر يا نسبت به هواي خارج بصورت ملايم و تدريجي صورت گيرد تا بر روي سلامتي انسان اثرات زيانبخش نداشته باشد. از طرفي چنانكه قبلاً ذكر شد، رطوبت نسبي نيز در چگونگي كيفيت هوا و احساس راحتي ساكنين نقش مهمي دارد. با افزايش دماي خشك براي آنكه در احساس راحتي ساكنين تغييري ايجاد نشود، بايد رطوبت نسبي را كاهش داد و بالعكس، بعبارت ديگر، در دو محيط با دو دماي خشك متفاوت مي‌توان يك احساس را در انسان ايجاد نمود مشروط بر آنكه رطوبت نسبي نيز به نسبت عكس دماي خشك تغيير كند. پروسة توليد و انتقال حرارت در يك سيستم حرارت مركزي بدين صورتم است كه گرماي لازم جهت جبران تلفات حرارتي ساختمان توسط يك ديگ در داخل اتاقي بنام موتورخانه، بر روي آب يا بخار سوار شده توسط لوله‌هاي ناقل به مبدل‌هاي گرمايي مستقر در اتاق‌ها از قبيل رادياتور يا كنوكتور منتقل مي‌گردد. مادة ناقل حرارت پس از انجام تبادل حرارتي در اتاق مجدداً به ديگ برگشت داده مي‌شود تا چرخة فوق بار ديگر تكرار مي‌گردد. تمام مراحل اين عمليات را مي‌‌توان با وسايلي از قبيل ترموستات و غيره بطور مؤثري كنترل نمود. سيستم‌هاي حرارت مركزي را از جنبه‌هاي گوناگوني مي‌توان طبقه‌بندي نمود كه در مباحث آينده با هر يك از آنها آشنا خواهيم شد: 1- از نظر مادة ناقل حرارت ـ آبگرم، آب داغ، بخار، هواي گرم. 2- از نظر چگونگي توزيع گرما در اتاقها ـ با جابجايي طبيعي هوا (رادياتور ـ كنوكتور)، با جابجايي اجباري هوا (فن كويل)، تشعشعي. 3- از نظر چگونگي گردش آب در سيستم ـ با گردش طبيعي، با گردش اجباري (توسط پمپ). نفوذ طبيعي هوا عموماً تحت تأثير يكي از عوامل زير صورت مي‌گيرد: الف ــ سرعت باد ـ سرعت باد باعث ايجاد فشار در سمت مشرف به باد و همچنين خلاء ملايمي در سمت داخل ساختمان شده سبب نفوذ هواي خارج از درز درها، پنجره‌ها و غيره به داخل مي‌گردد. ب ــ خاصيت دودكشي ـ اختلاف دماي فضاهاي داخل و خارج ساختمان و نتيجتاً اختلاف چگالي هوا داخل و خارج باعث صعود هواي گرم از طريق راه‌پله‌ها و آسانسورها و ساير قسمت‌هايي كه مي‌توانند حالت دودكش داشته باشند شده نفوذ هواي خارج را به داخل ساختمان موجب مي‌شود. در زمستان نفوذ هوا از پايين ساختمان و رانش هوا از بالاي ساختمان و در تابستان برعكس خواهد بود. مقدار هواي نفوذي بستگي دارد به ميزان كيپ بودن درها و پنجره‌ها، ارتفاع ساختمان، كيفيت روكار ساختمان، جهت و سرعت وزش باد و يا مقدار هوايي كه براي تهويه يا تعويض در نظر گرفته مي‌شود. تهوية هوا به منظور تأمين اكسيژن مصرف شده توسط ساكنين و يا خروج دود و گرد و غبار ناشي از بعضي وسايل در مكانهايي مثل كارخانجات، امري ضروري است. اين مهم ممكن است به طور طبيعي با بازكردن درها و پنجره‌ها و يا به صورت اجباري توسط بادزن صورت گيرد. با ورود هواي خارج مقداري از حرارت داخل ساختمان بصورت گرماي نهان در اثر اختلاف رطوبت نسبي داخل و خارج و مقداري نيز به صور ت گرماي محسوس ناشي از اختلاف دماهاي خشك داخل و خارج، تلف مي‌گردد. ضرايب اضافي در محاسبات تلفات حرارتي : در محاسبات ذكر شده، شرايط براي همة جداره‌ها يا اتاقها قطع نظر از موقعيت آنها نسبت به جهات جغرافيايي، يكسان فرض شده است، حال آنكه در واقع چنين نيست. مثلاً جدارة جنوبي اتاق به دليل اينكه بيشتر در معرض تابش آفتاب قراردارد گرمتر از جداره‌هاي شمالي، شرقي و غربي مي‌باشد و تلفات حرارتي كمتري خواهد داشت. همچنين اتاق‌هاي طبقات بالارت بدليل افزوني سرعت هوا در آن طبقات، داراي تلفات حرارتي بيشتري نسبت به اتاقهاي پايين مي‌باشند. بري ملحوظ داشتن اين شرايط، ضرايب اضافي در محاسبات وارد مي‌شودند كه مقادير آنها براي جهت و ارتفاع در جدوال **** ارائه گرديده است. مضاف بر آنها، همواره بين 5 تا 10 درصد ضريب اطمينان جهت جبران اشتباهات محاسباتب، براي هر اتاق در نظر گرفته مي‌شود. از طرفي، برخي از ساختمانها مانند مدارس يا مساجد، فقط در ساعات مشخصي از شبانه روز و يا روزهاي خاصي از هفته رگم مي‌شوند، بديهي است كه پس از خاموشي سيستم، مدتي طول خواهد كشيد تا ساختمان از حالت سرد به شرايط مطلوب برسد. براي سرعت بخشيدن به عمل گرمايش ساختمان، بايد تلفات حرارتي آنرا به ميزان قابل ملاحظه‌اي بيشتر در نظر گرفت تا به همان مسبت ظرفيت دستگاههاي مولد گرما افزون گردد. بار حرارتي اتاق (QR) : حاصل جمع تلفات حرارتي جداره‌ها و هواي نفوذي، بار حرارتي اتاق را كه مبناي انتخاب مبدل حرارتي اتاق از قبيل رادياتور يا فن كويل و غيره خواهد بود، بدست مي‌دهد كه با احتساب ضريب اطميناني كه براي جبران اشتباه در محاسبه در نظر مي‌گيريم خواهيم داشت: ضريب اطمينان × (QR=(Q1+Q2 بار حرارتي كل اتاق QR : [Btu/hr] بار حرارتي جداره‌ها Q1 : [Btu/hr] بار حرارتي هواي نفوذي Q2 : [Btu/hr] دماي آبگرم مصرفي: دماي آبگرم برحسب مورد مصرف آن، متفاوت است. مثلاً دماي آبگرم براي مصارف معمولي مثل شير دستشويي يا ظرفشويي يا رخت‌شويي با آبگرمي كه دماي بيشتري دارد كار مي‌كنند. در بعضي صنايع لازم است بالاترين دماي ممكن در فشار اتمسفر را براي آبگرم مصرفي در نظر گرفت. البته با بالا رفتن دماي آبگرم، ميزان تلفات حرارتي از لوله‌هاي حامل آن بيشتر مي‌شود كه اين خود مي‌تواند عامل محدود‌كننده‌اي در بالا بردن دماي آبگرم باشد. مقدار آبگرم مصرفي و ظرفيت آبگرمكن براي تعيين ميزان آبگرم مصرفي در ساختمانهاي مختلف، جداولي توسط انجمن‌هاي مهندسين تأسيسات كشورهاي اروپايي و آمريكا در كتب راهنما ارائه گرديده است. جدوال مذكور، ميزان مصرف آبگرم را برخسب نوع ساختمان و مقدار لازم براي هر يك از ساكنين يا وسايل بهداشتي مورد استفاده در ساختمان ارائه مي‌دهند. قبل از استفاده از اين جداول، بهتر است با چند اصطلاح مهم در ارتباط با آنها آشنا شويم: 1- ضريب تقاضا- ميزان آبگرمي كه در جداول براي مصارف مختلف پيشنهاد مي‌گردد، حداكثر مقداري است كه بر پاية استفادة مستمر در تمام ساعات روز تعيين گرديده است، ولي بديهي است كه ميزان تقاضا براي آبگرم در تمام ساعات يكسان نيست بلكه در ساعاتي از روز اين مقدار حداكثر و در ساعاتي ديگر حداقل و حتي صفر است. از طرفي تمام وسايل بهداشتي موجود در ساختمان درآن واحد و به طور همزمان مشغول بكار نيم باشند، لذا انجام محاسبات مربوط به آبگرم مصرفي اعم از اندازه‌گذاري لوله ها، حجم منبع و بار حرارتي آبگرم مصرفي برمبناي حداكثر مصرف، معقول به نظر نمي‌رسد. ظرفيت حرارتي آبگرمكن كه عبارتست از مقدار آبي كه در يك ساعت توسط آبگرمكن گرم مي‌شود، حداقل برابر خواهد بود با مقدار واقعي مصرف آبگرم ساختمان در ساعت. مقادير حداكثر آبگرم مصرفي را بترتيب برحسب نوع وسايل بهداشتي وميزان لازم براي هر نفر در ساعت، ارائه مي‌دهند. ضريب ذخيرة منبع- براي تعيين حجم نبع آبگرم مصرفي، ضريبي تحت ضريب ذخيرة منبع كه با ضرب كردن آن در مقدار واقعي مصرف آبگرم، حجم منبع آبگرم بدست مي‌آيد. موضوع قابل توجه در مورد منابع آبگرم مصرفي اينست كه پس از مصرف 70 تا 75 درصد آبگرم موجود در منبع، بقية آب منبع سرد خواهدشد، بنابراين بايد حجم منبع آبگرم در نظر گرفت. عموماً در صورتيكه تقاضا براي آبگرم يكنواخت نباشد به منبع ذخيرة بزرگتري احتياج باشد، مي‌توان منبع ذخيرة كوچكتري اختيار نموده در عوض ظرفيت حرارتي آبگرمكن را افزايش داد. امّا حتي المقدور بايد منبع ذخيره را بزرگتر در نظر گرفت، زيرا اين امر باعث كاهش بار حرارتي ديگ و كوچكتر شدن اندازة سطح حرارتي آبگرمكن خواهدشد. حرارت مركزي با آب گرم- فشار اين سيستم در حدود فشار جو است، لذا دماي آب گرم ناقل حرارت با توجه به نقطة جوش آب در ارتفاعي كه سيستم در آن كار مي‌كند تعيين مي‌گردد كه معمولاً از 190F تجاوز نمي‌نمايد. اين سيستم را مي‌توان بنوبة خود برحسب چگونگي گردش آب به ترتيب زير طبقه‌بندي نمود: الف- سيستم با جريان طبيعي – كه در آن گردش آب در اثر نيروي ترموسيفون نناشي از اختلاف وزن مخصوص آبگرم رفت و برگشت و بدون كمك عامل خارجي (پمپ) صورت مي‌گيرد. بدليل محدود بودن تيروي ترموسيفون و عدم توانايي ان براي مقابله با افت فشار زياد در مسير لوله‌كشي، اين سيستم تنها براي ساختمانهاي كوچك قابل استفاده است. دماي آب رفت در اين سيستم معمولاً بين 180F , 140F و اختلاف دماي آب رفت و برگشت حدود 25F تا 40ب در نظر گرفته مي‌شود. سيستم باجريان اجباري- در اين سيستم انرژي لازم براي گردش آب و غلبه بر افت فشارهاي مسير توسط يك پمپ تأمين مي‌گردد، لذا سرعت گردش آب بيشتر بوده اختلاف دماي آب رفت وبرگشت را مي‌توان تقليل داد. منابترين اختلاف دماي آب رفت و برگشت براي اين سيستم حدود 20F مي‌باشد. دماي آب رفت در اين سيتم بين 170F تا 190F در نظر گرفته مي‌شود. حرارت مركزي با آب داغ در اين سيستم كه بيشتر در تأسيسات بزرگ مورد استفاده قرار مي‌گيرد، دماي آب از حد نقطة جوش آن در فشار جو فراتر رفته تا حداكثر ب400F مي‌رسد. بديهي است كه در چنين صورتي ديگر سيستم نمي‌تواند تحت فشار آتمسفر كار كند بلكه بايد بترتيبي فشار سيستم را بالا برد تا حدي كه آب در دماهاي بالا به بخار تبديل نشود. براي نيل بدين مقصود، در سيستم‌هاي حرارت مركزي با آب داغ از منابع انبساط بسته استفاده مي‌گردد. اين منابع علاوه بر وظيفة جبران نوسانات حجمي آب سيستم كه ناشي از تغييرات دماي آب مي باشد، مسئوليت ايجاد فشار مناسب را توسط بالشتكي از هوا، بخار يا يك گاز بي اثر مانند ازت كه نيمي از حجم منبع را اشغال مي‌كند، بعهده دارند. فشار اين بالشتك بر روي سطح آب داخل منبع را مي‌توان بدلخواه روي سوپاپ اطميناني كه روي منبع قرار دارد، تنظيم نمود. نكتة قابل توجه در سيستم هاي حرارت مركزي با آب داغ اينست كه فاشر سيستم بنحو كاملاض مطمئني كنترل گردد تا نه از ميزان لازم فراتر رفته بحد خطرناكي برسد ونه آنقدر نزول كند كه امكان تبخير آب فراهم شود. گردش آب در سيستم هاي حرارت مركزي با آب داغ حتماً بصورت اجباري و توسط پمپ صورت مي‌گيرد. سيستم‌ حرارت مركزي با بخار در اين سيستم سيال ناقل حرارت، بخار مي‌باشد. مقدار حرارتي كه توسط بخار حمل مي‌شود نسبت به آب گرم يا آب داغ بسيار قابل ملاحظه است. بدين دليل براي مناطق بسيار سرد، حرارت مركزي منطقه‌اي، آسمانخراشها، كارخانجات بزرگ، پادگانها و اصولاً ساختمانهاي پراكنده‌اي كه از يك مركز گرمايش تغذيه مي‌شوند وهمچنين براي برخي از تأسيسات نظير بيمارستانها كه بخار داراي مصارف عديده‌اي مثل رختشويي، پخت وپز، استرليزاسيون وغيره مي‌باشد، گرمايش با بخار بسيار مناسب است. سيستم حرارت مركزي با هواي گرم در اين سيستم سيال ناقل حرارت، هواست. گرم كردن هوا ممكن است بطور مستقيم توسط آب گرم يا بخار ارسالي از ديگ در وسايلي مانند هواساز و فن كويل انجام پذيرد. گردش هواي گرم نيز مي‌تواند مانند گردش آب گرم، بصورت طبيعي يا اجباري (توسط باد زدن) صورت گيرد: الف ــ گردش طبيعي هوا ـ نيروي محرك هوا در اين سيستم همانا اختلاف وزن مخصوص هواي گرم متصاعد و هواي سرد متنازل مي‌باشد. هوا پس از گرم شدن در كوره از داخل كانال به محل‌هاي مورد نظر ارسال گرديده پس از گرم كردن محيط با از دست دادن مقداري از حرارت خود سردتر شده از طريق كانال برگشت به كورة هواي گرم باز مي‌گردد. بديهي است كه در اين سيستم نيز بايد مقاومت در مسير كانال كمتر از سيستم اجباري باشد تا هوا قدرت گردش طبيعي در تمام قسمت‌هاي مورد نظر را داشته باشد. ب ــ گردش اجباري هوا ـ در اين سيستم نيروي محرك هوا توسط بادزن تأمين مي‌گردد. اين بادزن ممكن است در كورة هواي گرم و يا در وسايلي مانند هواساز و فن كويل قرار داشته باشد. در اين سيستم نيز هواي گرم ارسالي به محل موردنظر پس از گرم كردن محيط به دستگاه گرم‌كنندة هوا باز مي‌گردد، ولي سرعت گردش هوا بيشتر بوده نسبت به حالت قبلي كنترل بهتري را مي‌توان روي اين پروسه اعمال نمود - ديگهاي چدني اين ديگها از قطعاتي بنام پره تشكيل مي‌يابند كه مي‌توان آنها را جداگانه به محل موتورخانه حمل نموده در آنجا توسط يك وسيلة ارتباطي بنام بوشن يا مغزي رويهم جمع و آب‌بندي كرد. هر ديگ چدني داراي قطعات جلو، عقب و تعدادي پرة مشابه بين اين قطعات مي‌باشد كه با كم و زياد كردن تعداد اين پره‌ها مي‌توان قدرت حرارتي ديگ را كاهش يا افزايش داد. اين پره‌ها بصورتي ساخته مي‌شوند كه وقتي كنار هم قرار گرفتند، فضاي خالي جهت احتراق سوخت و عبور شعلة آتش بوجود بيايد. قسمتهايي از پره‌ها كه در معرض برخورد شعله آتش مي‌باشند توسط آسترنسوز يا آجرنسوز و ملات خاك و سيمان نسوز پوشيده مي‌گردند. جهت نسب مشعل و خروج دودهاي حاصل از احتراق، حفره‌هايي بترتيب در جلو و عقب ديگ تعبيه شده‌اند و بدنة آن نيز سوراخهايي براي اتصال لوله‌هاي رفت و برگشت آب، شير اطمينان، فشارسنج، دماسنج و ترموستات ايجاد گرديده‌اند. بدليل خاصيت شكنندگي چدن، هنگام حمل و نقل آن بايد دقت كافي مبذول داشته مراقبت نماييم كه ضمن كار از آب تهي نشوند زيرا ترك برمي‌دارند. 2- ديگهاي فولادي اين ديگها در دو نوع، با لوله‌هاي آتش و با لوله‌هاي آب، ساخته مي‌شوند: الف ــ ديگ فولادي با لوله‌هاي آتش: در اين ديگ آتش حاصل از احتراق سوخت از ميان لوله‌هايي كه توسط آب در گردش احاطه شده‌اند، عبور مي‌نمايد. از اين ديگها در سيستم‌هاي حرارت مركزي با آب داغ يا بخار استفاده مي‌شود. انواع جديد آنها براي تحمل فشار حداكثر 250 پاوند بر اينچ مربع و توليد بخار حداكثر تا 20000 پاوند بر ساعت ساخته شده‌اند. سوخت مورد استفادة اين ديگها ممكن است گازوئيل، گاز و يا تركيبي از هر دو باشد. ب ــ ديگ فولادي با لوله‌هاي آب: در اين ديگ برعكس نوع اول، آب در لوله‌ها گردش نموده آتش بر لوله‌ها محيط است. انوع جديد آن مي‌توانند حداكثر تا 60000 پاوند بر ساعت بخار توليد نموده حداكثر فشاري معادل 900 پاوند بر اينچ مربع را تحمل نمايند. عامل محدودكنندة ظرفيت اين ديگها مسئلة حجم آنها و اشكالات حمل و نقل است. سوخت آنها نيز همانند نوع قبلي مي‌تواند گازوئيل، گاز يا تركيبي از هر دو باشد، همچنين مي‌توان ترتيبي داد كه از سوخت جامد نيز استفاده كنند. ديگهاي فولادي تحت تأثير رطوبت هوا ظرف چند سال زنگ مي‌زنند و اين به همراه مشكلات حمل و نقل و قيمت بيشتر نسبت به ديگهاي چدني باعث مي‌شود كه در شرايط مساوي ديگهاي چدني بر فولادي مرجّح باشند. ديگهاي فولادي، بيشتر در سيستم‌هاي حرارت مركزي با آب داغ يا بخار فشار قوي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. 2- محاسبه و انتخاب مشعل: هر چند كه تمام قسمت‌هاي سيستم حرارت مركزي براي گرمايش مطلوب ساختمان واجد ارزش و اهميت خاص خود مي‌باشند، ولي بي‌ترديد قلب سيستم حرارت مركزي مشعل است، چرا كه عمل احتراق و توليد آتش جهت گرم كردن يا بخار نمودن آب در ديگ توسط اين عضو مهم صورت مي‌گيرد. بطور خلاصه مي‌توان گفت كه مشعل‌ها از نظر نوع سوخت مصرفي بر سه نوع گازي، گازوئيلي و مازوت‌سوز مشتمل مي‌باشند. راندمان مشعل‌ها (E) براي مارك‌هاي مختلف، متفاوت بوده بين 60 تا 85 درصد مي‌باشد. نظر به گستردگي كاربرد مشعل گازوئيلي، اجمالاً در مورد ساختمان و طرز كار اين نوع مشعل توضيح داده مي‌شود. ساختمان مشعل گازوئيلي: بدنة اين مشعل از آلياژ مقاوم و سبك ساخته شده و قطعات و اجزاء آن عبارتند از: 1- الكتروموتور ـ كه بادزن و پمپ مشعل را بحركت درمي‌آورد. 2- بادزن ـ كه هم محور با الكتروموتور بوده هواي لازم براي مخلوط سوخت را تأمين مي‌نمايد. 3- دريچة قابل تنظيم هواي ورودي جهت كنترل مقدار هواي ورودي به مشعل. 4- شعله پخش‌كن ـ كه به هواي دميده شده توسط بادزن حالت دوراني داده باعث تخليط هرچه بهتر سوخت و هوا مي‌شود. 5- ترانسفورماتور فشار قوي ـ كه كار آن ايجاد ولتاژ زياد (12000 ولت) براي توليد جرقه است. 6- لوله‌هاي سوخت- با انواع شيرهاي الكترومغناطيسي جهت انتقا سوخ به پمپ سوخت. 7- پمپ سوخت- كه از نوع چرخ‌دنده‌اي دوار بوده سوخت را از منبع سوخت مكيده با فشار 5 تا 20 آتمسفر توسط لولة ناقل به نازل مي‌رساند. 8- نازل- كه سوخت مكيده شده توسط پمپ در گذار از آن به پودر تبديل مي‌شود تا پس از تخليط با هواي دميده شده بوسيلة بادزن جهت احتراق آماده گردد. نازل سوخت را بصورت مخروط مي‌باشد. موضوع حائز اهميت، زاوية پاشش (زاوية رأس مخروط) است. هرچه طول ديگ بيشتر باشد بايد زاوية نازل را كوچكتر در نظر گرفت تا حدي كه شعله بدون برخورد به جدارة انتهايي ديگ تمام طول ديگ را تحت پوشش داشته باشد. 9- رلة كنترل ـ كه در حكم مغز مشعل بوده و زمان‌بندي شروع و اختتام عمليات قسمتهاي مختلف مشعل توسط آن صورت مي‌گيرد. اين عضو همچنين فرمان خاموش يا روشن شدن مشعل را با كسب خبر از دماي آب ديگ توسط آكوستات و يا كيفيت احتراق سوخت بوسيلة فتوسل، صادر مي‌كند. 10- فتوسل ـ كه به آن سلول فتوالكتريك نيز گفته مي‌شود و كارش كنترل كيفيت احتراق از طريق رنگ شعله مي‌باشد. منبع انبساط: بمنظور تثبيت فشار سيستم و فراهم آوردن امكان انبساط حجمي آب در اثر افزايش دما در سيستم‌هاي بسته، لازم است از ظرفي بنام منبع انبساط استفاده شود. منبع انبساط ممكن است بصورت باز يا بسته باشد: 1- منبع انبساط باز ـ اين منبع كه با هواي آزاد در ارتباط است در خط مكش پمپ و بر فراز بالاترين مبدل حرارتي ساختمان (حداقل 7 فوت بالاتر) نصب مي‌شود. اتصال منبع انبساط به خط‌مكش پمپ سبب مي‌گردد كه سمت مكش تحت فشار آتمسفر قرار داشته هوا نتواند به داخل سيستم نفوذ كند. فشار استاتيكي ناشي از ارتفاع آب در منبع انبساط كه روي پمپ اعمال مي‌شود بايد بزرگتر از افت فشار آب در لوله، از محل اتصال به لولة انبساط تا سمت مكش پمپ باشد. منبع انبساط باز ممكن است با يك لوله و يا دو لوله يكي براي رفت و ديگري براي برگشت آب، به سيستم مربوط شود. 2- منبع انبساط بسته ـ اين منبع در سيستم‌هاي گرمايش با دماي آب زياد (بيش از دماي جوشش آب در فشار جو) و نيز در موارديكه بعلت محدوديت ارتفاع موتورخانه يا هر دليل ديگري نتوانيم از منبع انبساط باز استفاده نماييم، بكار مي‌رود. اين منبع كه در هر جاي ساختمان مي‌تواند قرار گيرد، با هواي آزاد ارتباط ندارد و فشار سيستم توسط بالشتك هوا، بخار و يا يك گاز بي‌اثر مانند ازت كه نيمي از حجم منبع را اشغال مي‌كند تأمين مي‌گردد. حداكثر فشار بستگي به مقتضيات طرح دارد و جهت كنترل آن از شير اطمينان استفاده مي‌گردد. حداقل فشار در منبع انبساط بايد به اندازه‌اي باشد كه موقع سرد بودن سيستم بالاترين رادياتور از آب پر باشد. ترتيبات برگشت آب: يك سيستم گردشي به نوبة خود برحسب چگونگي برگشت آب بصورت زير طبقه‌بندي مي‌شود: 1- سيستم لوله‌كشي با برگشت معكوس: هرگاه در يك سيستم بسته، مبدلهاي حرارتي داراي افت فشار تقريباً يكساني باشند، سيستم لوله‌كشي با برگشت معكوس توصيه مي‌گردد. اين ترتيب لوله‌كشي را نمي‌توان براي سيستم‌هاي باز مورد استفاده قرار داد. در سيستم با برگشت معكوس طول مسير گردش آب در لوله‌هاي رفت و برگشت براي تمام مبدلهاي حرارتي يكسان بوده لذا افت فشار براي نزديكترين و دورترين مبدل حرارتي نسبت به ديگ برابر خواهد بود و بندرت ممكن است لازم آيد كه سيستم را متعادل كنيم. 2- سيستم لوله‌كشي با برگشت مستقيم: اگر افت فشار در تمام مبدلهاي حرارتي يكسان نباشد، استفاده از سيستم برگشت مستقيم از نظر اقتصادي بيشتر مقرون به صرفه است. در اين روش كه علاوه بر سيستم‌هاي بسته براي سيستم‌هاي باز نيز قابل استفاده است، قطر لولة برگشت در تمام طول مسير برابر قطر لولة رفت متناظر خواهد بود. بطوريكه ذكر شد، سيستم برگشت مستقيم براي تأسيساتي كه در آنها مبدلهاي حرارتي از قبيل رادياتور يا فن كويل داراي افت فشار داخلي و يا ظرفيت‌هاي متفاوت باشند بكار مي‌رود. بلحاظ اينكه در اين سيستم افت فشار در مسير لوله‌كشي به مبدلهاي نزديكتر به ديگ كمتر از افت فشار در مسير لوله‌كشي به مبدلهاي دورتر از ديگ بوده آب در مبدلهاي حرارتي نزديكتر با سرعت بيشتري نسبت به مبدلهاي دورتر گردش مي‌كند، سيستم متعادل نيست و براي متعادل كردن آن بايد از شيرهاي متعادل كننده موسوم به شير زانويي قفلي كه در مسير برگشت آب از مبدل حرارتي نصب مي‌شود و شير فلكه‌هاي گلويي در مسير لولة برگشت آب به كلكتور برگشت در موتورخانه، استفاده نمود. بدين ترتيب مي‌توان افت فشار از ديگ تا تمام مبدلهاي حرارتي را يكسان كرده سرعت گردش آب را در نزديكترين و دورترين مبدل حرارتي برابر نمود. اين سيستم نسبت به سيستم برگشت معكوس از نظر مصالح لوله‌كشي ارزانتر تمام مي‌شود ولي براي متعادل كردن آن بايد دقت بيشتري صرف نمود.


مبلغ واقعی 26,667 تومان    1% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 26,400 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 128

دیدگاه های کاربران (0)

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما